کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون هوای باغ با این شکل موزون کرده ای

    از لب خندان درون غنچه را خون کرده ای

    برلب جو نیست این گل بل کز اندام چو گل

    پیرهن را بر کنار جوی بیرون کرده ای

    نیست هم در آب عکس گل که بهر شست و شوی

    جا درون آب با اندام گلگون کرده ای

    بود پا برجا به سان کوه صبرم لیک تو

    کوه را از پایمال هجر هامون کرده ای

    هرچه خوبان را بود یکسر تو تنها داری آن

    وز همه برسر معنبر کاکل افزون کرده ای

    دل ز دور خط تو بیرون نمی یارد شدن

    می ندانم زیر لب بازش چه افسون کرده ای

    می دمد بوی جنون عشق جامی زین غزل

    گویی استمداد فیض از روح مجنون کرده ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha