کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای

    عشقبازان را به خوی نیک بدخو کرده ای

    گرچه لاله در چمن آمد دورنگ و گل دوروی

    هر دو را در عشق خود یکرنگ و یکرو کرده ای

    تا فکندی چین در ابرو سجده نتوانم تو را

    رخنه در محراب من از چین ابرو کرده ای

    بو که روزی خویش را در گیسویت بافم خوشم

    گر تنم را لاغر و باریک چون مو کرده ای

    سرنگون افتاده سرو از رشک بالایت درآب

    چون به گلگشت چمن جا بر لب جو کرده ای

    شهره هر بزم خواهی حسن خود را ای غزال

    نیست بی موجب که جامی را غزلگو کرده ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha