به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
غزال من که لبش رو به سبزی آورده
به سبزه زار ختن مشکبو گیا خورده
چه گویم از خط سبزش که گرد چشمه نوش
بنفشه ایست به آب حیات پرورده
بود ز دور خطش فتنه هر سر مویی
چه فتنه ها که درین دور سر برآورده
زآفتاب درد پرده شب این عجب است
که بندد آب شب زلف آفتاب را پرده
سیاه شد لب شیرین او ز مشکین خط
کسی ندیده به شیرینیش سیه چرده
سیاهروزی صاحبدلان ز گردون نیست
خط عذار بتان روزشان سیه کرده
چه مرد دعوی عشق است جامی ار نکند
برآنچه می رسد از دوست صبر صد مرده
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.