کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن

    به روی گل گل از می مجلس ما را گلستان کن

    نباشد مفلسان شب نشین را دسترس شمعی

    سوی ویرانه ما آی و کار ماه تابان کن

    به سختی می رود جان از تنم نادیده دیدارت

    رخت بنمای و جان دادن بر این دلخسته آسان کن

    دل من نامه درد است و عنوان چهره پرخون

    اگر مضمون نمی خوانی نظر در نقش عنوان کن

    ز خون کس به دستت رنگ و تیغت زنگ نپسندم

    رقیبان را به شغل کشتن عشاق فرمان کن

    هلاک جان ما خواهی کمان ابروانت را

    ز مژگان تیر ساز و تیر را از غمزه پیکان کن

    خراسان معدن عشق است و خوبی جامیا دل نه

    به داغ عشق خوبان یا برو ترک خراسان کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha