به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیاتشمارهٔ ۳۹۲: درین راهم گشادی نیست چندان

1870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

درین راهم گشادی نیست چندان

که منزل دور و زادی نیست چندان

ز هر سو رهزنانند ایستاده

مجال ایستادی نیست چندان

شب اندوه هجران دیدگان را

امید بامدادی نیست چندان

بکن با نامردان هرچه خواهی

که اینان را مرادی نیست چندان

به تیغ افتراق از جان بریدیم

چو با مات اتحادی نیست چندان

به زهد خویش مغرور است زاهد

به عشقش اعتقادی نیست چندان

صلاح کار جز معشوق و می نیست

درین دعوی فسادی نیست هجران

به تیغ عشق جامی کشته شو زود

که بر عمر اعتقادی نیست چندان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۹۱: گر یار ما را پروای یاران 2شمارهٔ ۳۹۲: درین راهم گشادی نیست چندان 3شمارهٔ ۳۹۳: امشب افتاده ست شوری در میان عاشقا ...4شمارهٔ ۳۹۴: گنج خوشی است کنج خرابات عاشقان 5شمارهٔ ۳۹۵: زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد بر ...6شمارهٔ ۳۹۶: مگو چو لب بگشایی که خنده برشکر اس ...7شمارهٔ ۳۹۷: چون نهم سر در رهت یعنی که خاک پاس ...8شمارهٔ ۳۹۸: آن نازنین جوان را میل شکار جان بی ...9شمارهٔ ۳۹۹: بیا ای همچو گل رنگین تو را دامن ب ...10شمارهٔ ۴۰۰: بیا بر آستان خود ببین روی نیاز من 11شمارهٔ ۴۰۱: نیست جز اقرار عشق حاصل گفتار من 12شمارهٔ ۴۰۲: چین در جبین فکنده گذشتی به سوی من 13شمارهٔ ۴۰۳: بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان ک ...14شمارهٔ ۴۰۴: تا کی از جان خود جدا بودن 15شمارهٔ ۴۰۵: ای ز لعل لب تو خون دل من 16شمارهٔ ۴۰۶: زنی بر دل ز مژگان زخم و داری ابرو ...17شمارهٔ ۴۰۷: مه ترکی زبان من نداند فارسی چندان 18شمارهٔ ۴۰۸: خواجه درمانده فرج است و گرفتار گل ...19شمارهٔ ۴۰۹: قسم به نون و قلم یعنی آن قد و ابر ...20شمارهٔ ۴۱۰: ساقیا خیز که چون داس زر آمد مه نو 21شمارهٔ ۴۱۱: آن تندخو که آمد خون ریختن فن او 22شمارهٔ ۴۱۲: تا نموده ست سر از طرف کله کاکل تو 23شمارهٔ ۴۱۳: خورشید و ماه را چه برابر کنم به ت ...24شمارهٔ ۴۱۴: فصل بهار شد بگشا چشم انتباه 25شمارهٔ ۴۱۵: ای ز سنبل خط تو برگل نقاب انداخته 26شمارهٔ ۴۱۶: شاهد گل باز زنگاری نقاب انداخته 27شمارهٔ ۴۱۷: بر طرف ماه زلف تو آمد شب سیاه 28شمارهٔ ۴۱۸: من که از سوز دل غمزده گشتم همه آه 29شمارهٔ ۴۱۹: ابروی تو هرکه دید ای ماه 30شمارهٔ ۴۲۰: با اشک خونین دور از تو ای ماه 31شمارهٔ ۴۲۱: واعظ خر است و انجمن وعظ خرگله 32شمارهٔ ۴۲۲: هست انجمن ما چمنی پر گل و لاله 33شمارهٔ ۴۲۳: ببین پیاله هزاران به روی دشت ز لا ...34شمارهٔ ۴۲۴: ز چشمم ریخت چندان آب کامد خون ز د ...35شمارهٔ ۴۲۵: بی لعل تو دل درون سینه 36شمارهٔ ۴۲۶: غزال من که لبش رو به سبزی آورده 37شمارهٔ ۴۲۷: وقت گل ترک می و جام که چه 38شمارهٔ ۴۲۸: گل را فراز شاخ بین در جلوه ناز آم ...39شمارهٔ ۴۲۹: چو حلقه دور افق بر من است تنگ شده 40شمارهٔ ۴۳۰: تا به چشم تو سرمه ره کرده 41شمارهٔ ۴۳۱: رخت را مه نخوانند اهل توجیه 42شمارهٔ ۴۳۲: ای به خوبی رخ تو از مه به 43شمارهٔ ۴۳۳: بتی که بود چو جانم به سینه جا کرد ...44شمارهٔ ۴۳۴: ای نامه ز خود به خود نوشته 45شمارهٔ ۴۳۵: سرو من بر رخ گل جعد سمن سای منه 46شمارهٔ ۴۳۶: ای مرا از آتش سودای تو جان سوخته 47شمارهٔ ۴۳۷: خوش آنکه بود ز تو خانه ام پریخانه 48شمارهٔ ۴۳۸: ای شکل قدت پیکری از سیم سارا ریخت ...49شمارهٔ ۴۳۹: ماییم ز مشرب مغانه 50شمارهٔ ۴۴۰: ای چو جان در دل من جا کرده 51شمارهٔ ۴۴۱: ای به بالا بلای جان همه 52شمارهٔ ۴۴۲: منم عاشق و بیدل و مبتلا 53شمارهٔ ۴۴۳: تا چو قدح با دل پر خون نیی 54شمارهٔ ۴۴۴: چون هوای باغ با این شکل موزون کرد ...55شمارهٔ ۴۴۵: چه سود ازآنکه کم از کبک خوشخرام ن ...56شمارهٔ ۴۴۶: خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو ...57شمارهٔ ۴۴۷: انت شمس البقا و غیرک فی 58شمارهٔ ۴۴۸: بیا بیا که صدای درای و بانگ حدی 59شمارهٔ ۴۴۹: فداک امی یا غایة المنی و ابی 60شمارهٔ ۴۵۰: ماییم شسته زآب می دست از همه آلود ...61شمارهٔ ۴۵۱: تویی آن آفتاب عالم آرای 62شمارهٔ ۴۵۲: آمدی و آتشم به خانه زدی 63شمارهٔ ۴۵۳: بر اوج حسن چون خورشید فردی 64شمارهٔ ۴۵۴: چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پ ...65شمارهٔ ۴۵۵: خرم آن کس که برد پی به ره هیچ کسی 66شمارهٔ ۴۵۶: همی دهد خبر از گل نسیم صبحدمی 67شمارهٔ ۴۵۷: بتابی بر همه چون ماه و از من روی ...68شمارهٔ ۴۵۸: جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نو ...69شمارهٔ ۴۵۹: به هر که هست چو شیر و شکر درآمیزی 70شمارهٔ ۴۶۰: عشق تو منسوخ ساخت دفتر علامگی 71شمارهٔ ۴۶۱: بیا ای عشق پر غوغا که در هر جا فر ...72شمارهٔ ۴۶۲: گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی 73شمارهٔ ۴۶۳: شب که رفتی ز برم مونس جان که شدی 74شمارهٔ ۴۶۴: بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی 75شمارهٔ ۴۶۵: ای خواجه چه جویی ز شب قدر نشانی 76شمارهٔ ۴۶۶: برگل از سبزه خط غالیه بویی داری 77شمارهٔ ۴۶۷: در وقت گل ای بلبل فریاد بسی داری 78شمارهٔ ۴۶۸: روشن شبی که شمع شبستان من شوی 79شمارهٔ ۴۶۹: از هیچ نشان داده دهانی که تو داری 80شمارهٔ ۴۷۰: چون رخت بینم سر خویش از حیا پیش ا ...81شمارهٔ ۴۷۱: پریرم دیدی و نادیده کردی 82شمارهٔ ۴۷۲: گویی که منم یار تو ای جان و نباشی 83شمارهٔ ۴۷۳: دی آن چه شکل بود که از ره برآمدی 84شمارهٔ ۴۷۴: سبزخطا و گلرخا تازه بهار کیستی 85شمارهٔ ۴۷۵: زما همی گذری و به ما نمی نگری 86شمارهٔ ۴۷۶: دل مرا ز هزار آرزو بگردانی 87شمارهٔ ۴۷۷: ای کاش من برآن سر کو خاک بودمی 88شمارهٔ ۴۷۸: دیدمی دیدار آن دلدار دعنا کاشکی 89شمارهٔ ۴۷۹: ماییم و خاکساری و عجز وفتادگی 90شمارهٔ ۴۸۰: هیچ ازین مبتلا نمی پرسی 91شمارهٔ ۴۸۱: سوی بیمار خود ای جان جهان دیر آیی 92شمارهٔ ۴۸۲: مشک تر بر برگ گل سودی بلای جان شد ...93شمارهٔ ۴۸۳: چو گرد ماه خط مشکبو بگردانی 94شمارهٔ ۴۸۴: در کمندت به گرفتاری من نیست کسی 95شمارهٔ ۴۸۵: بپوش خط بناگوش نازنین کسی 96شمارهٔ ۴۸۶: بیمار تو شدم به عیادت نیامدی 97شمارهٔ ۴۸۷: نه بشر خوانمت ای دوست نه حور و نه ...98شمارهٔ ۴۸۸: ای ز غمهای تو با مردن برابر زندگی 99شمارهٔ ۴۸۹: ای که به شیرین سخنی نرخ شکر می شک ...100شمارهٔ ۴۹۰: ای سپهر از هجر یارم سوختی 101شمارهٔ ۴۹۱: دو ساعد تو که آیین هر دو هست یکی 102شمارهٔ ۴۹۲: ای از دو جام لعلت ما را تمام نیمی 103شمارهٔ ۴۹۳: دی جعد عنبر افشان برماه بسته بودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ