به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نیست جز رشته جان آن لب باریک و دهان
به شکر خنده گشاید گره از رشته جان
دل همی جست نشانی زمیان تو ولی
جز کمر زان طلبش هیچ نیامد به میان
بهره از میم که ماند به دهانت لب راست
سر برآورده به لب لیسی ازانست زبان
چون زنی غمزه در ابرو مفکن چین که دریغ
تیر چون رفت دگر باز نیاید به کمان
ز استخوانهای سفید است سرکوی توپر
پیش تیر تو ز عشاق همین ماند نشان
نیست از کوی توام دور سر مهر و سپهر
بی سفال سگ تو سیرم ازین کاسه و خوان
پرتو لعل لبت از دل جامی پیداست
باده در شیشه صافی نتوان داشت نهان
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.