به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
عنایتی نکند یار نازنین با من
خوش است با همه خونین دلان همین با من
گشاده روست به هر کس به سان گل لیکن
گره چو غنچه فکنده ست در جبین با من
چو آفتاب نگنجد درین سراچه کجا
شود به کلبه تاریک همنشین با من
بدو تقرب من اینقدر بس است که هست
به زیر نه فلک و روی یک زمین با من
مرا تبسم آن لب بکشت طالع بین
که داد خاصیت زهر انگبین با من
ز شمع و مشعله باشد فراغتم شب هجر
بس اینکه همنفس است آه آتشین با من
مگو که تنگ بود راه عاشقی جامی
جریده می روم اینک نه دل نه دین با من
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.