کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی بیا که دیگر زین گفت و گو بجانم

    یکدم ز ساغر می نه مهر بر دهانم

    تنگ آمدم ز دانش درده شراب صافی

    تا لوح خاطرم را شوید ز هر چه دانم

    هر چند حیله کردم از خویشتن نرستم

    می ده که تا به مستی خود را ز خود رهانم

    زان می که گر بنوشم یک جرعه روزی از وی

    چون خضر تا قیامت زان جرعه زنده مانم

    زان می که بعد عمری برخاک ار بریزی

    چون شاخ تازه از گل برروید استخوانم

    چون نیست می مباحم در کیش خودپرستان

    به زآب روی ایشان خاک در مغانم

    از می رساند جامی خود را به وصل جانان

    ساقی بیا که باشد خود را به وی رسانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha