به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ز جوش باده چو گرددترانه گو لب خم
درآن ترانه کنم صوفیانه خود را گم
چو آن ترانه ام از خویشتن تهی سازد
عجب مدار چو پیمانه گر جهم در خم
تو گنج حسنی و گرد تو اژدهای فلک
به قصد پاس تو زاغیار سرنهاده به دم
به راه رخش تو سر پر خمار افتاده
بود خمار مرا بشکند به کاسه سم
اگر فروغ جمالت رسد به صبح نخست
فراغتی بود آفاق را ز صبح دوم
تویی به لطف پری بل کزان لطیفتری
که داد جلوه خدایت به صورت مردم
به رشح خامه جامی نظرگشا کاینجاست
که سر همی زند از نیم قطره صد قلزم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.