جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۵۷: ساقی بیا که دیگر زین گفت و گو بجانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی بیا که دیگر زین گفت و گو بجانم یکدم ز ساغر می نه مهر بر دهانم تنگ آمدم ز دانش درده شراب صافی تا لوح خاطرم را شوید ز هر چه دانم هر چند حیله کردم از خویشتن نرستم می ده که تا به مستی خود را ز خود رهانم زان می که گر بنوشم یک جرعه روزی از وی چون خضر تا قیامت زان جرعه زنده مانم زان می که بعد عمری برخاک ار بریزی چون شاخ تازه از گل برروید استخوانم چون نیست می مباحم در کیش خودپرستان به زآب روی ایشان خاک در مغانم از می رساند جامی خود را به وصل جانان ساقی بیا که باشد خود را به وی رسانم جامی هروی