به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خبر آمدن یار دلم خرم کرد
لیک نا آمدنش حال مرا درهم کرد
شادیی نیست که صدگونه غمش نیست ز پی
ای خوش آن کس که درین غمکده خو با غم کرد
کی توانم که ز بنیاد کنم خار غمش
بیخ از اینسان که درآب و گل من محکم کرد
گر نگریم من دلداده نه از بی دردیست
گرمی آتش دل چشم مرا بی نم کرد
در چمن سرو سهی را نه تمایل ز صباست
پشت خود پیش قد او به تواضع خم کرد
شرح پیش که کنم این دو شکایت ز فلک
که بریدش ز من و با دگران همدم کرد
نیک رودیست نم دیده جامی که به آن
داد رخت خود و پدرود همه عالم کرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.