به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ
نکند پیش مه روی تو پروای چراغ
زیر پا تار سر زلف سیاه تو کند
روشن این نکته که تاریک بود پای چراغ
آرزومند رخ خوب تو در دور فراق
شب نشینیست به دل داغ تمنای چراغ
می برد کاکل مشکین تو را باد ز جای
دود را کی بود آرام به بالای چراغ
آتش شوق تو در جان چراغ افتاده ست
پرده از عارض اگر وا نکنی وای چراغ
شمع رخسار تو بس انجمن عالم را
گو بپوشید رخ انجمن آرای چراغ
پرتو روی تو را تاب نیارد خورشید
ناید از دیده شبکور تماشای چراغ
جای کن دیده جامی چو شوی بزم فروز
که مناسب نفتد روی زمین جای چراغ
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.