به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
سوار من که غبار رهش به ماه رسید
نشسته گرد به رخ چاشتگه ز راه رسید
چو مه به موکب سیاره بود شبگیرش
ولی جریده چو خورشید چاشتگاه رسید
پناه ساخته خورشید را به مشکین چتر
به فرق راه نشینان بی پناه رسید
ز کوس شاهی و بانگ سپاهیش برخاست
خروش و ولوله از شهر و کو که شاه رسید
سرم ز طارم عزت به خاک پاش فتاد
ز آستان مذلت به صدر جاه رسید
نکرده دعوی عشقش هنوز سینه به آه
ز اشک سرخ من از هر مژه گواه رسید
چه نعره ها که برآمد ز صوفیان از ذوق
چو نظم دلکش جامی به خانقاه رسید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.