به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ترک شیرین شمایلی که مراست
کی توانم بدین دلی که مراست
من گرفتار و یار مستغنی
آه ازین کار مشکلی که مراست
شد پی دستبوس قاتل من
بوس بر دست قاتلی که مراست
رشته جان ز دل زبانه کشید
این بود شمع محفلی که مراست
همه بی حاصلی و گمراهیست
در ره عشق حاصلی که مراست
گم شدم در غمش چنانکه اجل
ره نیابد به منزلی که مراست
جامیم مست و رند و رسوا خواند
کرد شرح فضایلی که مراست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.