به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر که بینم که پس زانوی غم آه کشد
میرم از غم که مبادا ز غم آن ماه کشد
با وجود قد رعناش اگر زاهد را
دل به طوبی کشد از همت کوتاه کشد
هرکه از پیرهنش نکهت جان یافت کجا
منت بوی گل از باد سحرگاه کشد
آگهی جوی دراین راه که استاد ازل
رقم عشق به لوح دل آگاه کشد
گو مرا زار بکش گرد همه شهر بکش
سر ز حکمش نکشم خواه کشد خواه کشد
می کنم شب همه شب از غم او ناله و آه
چون اسیری که نفیر از ستم شاه کشد
گر نه جامی به بلاییست گرفتار چرا
همه شب نعره زند گریه کند آه کشد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.