به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تو تنگ چشمی آن شوخ بین چو ناز کند
که چشم سوی محبان به صرفه باز کند
چو التماس نگاهی کنم بپوشد چشم
چو آن بخیل که در بر گدا فراز کند
کند ز زود شدن روز وصل را کوتاه
شب فراق ز دیر آمدن دراز کند
مرو به صومعه گو روی خود گشاده مباد
که روی اهل حقیقت سوی مجاز کند
چه سود روی به محراب کردنم چو مرا
خیال ابروی او رخنه در نماز کند
به هر کسی شود آمیخته چو شیر و شکر
به سان آتش و آب از من احتراز کند
مخواه چاره ز کس جامیا که کار آنست
که بی میانچی اغیار کارساز کند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.