کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دور ازان لب اشک من سرخ است و چشم تر سفید

    کم فتد زینسان شراب لعل را ساغر سفید

    گریه دایم سیاهی را نبرد از بخت من

    زاغ را بسیاری باران نسازد پر سفید

    بر بنا گوشت کشد زلف سیه خود را دراز

    همچو هندوی برهنه کش بود بستر سفید

    ریخت از ابر تجلی روی تو باران نور

    خانه چشم و دلم را ساخت بام و در سفید

    صفحه ای از مصحف خوبیست آن روی و عذار

    یک طرف از وی نوشته یک طرف دیگر سفید

    ای که می پرسی ز راه کعبه عشقم نشان

    ز استخوان کشتگان راهیست سرتاسر سفید

    در لباس خط و کاغذ گفته جامی بود

    نو عروسی جامه مشکین کرده و چادر سفید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha