به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چه لطف بود که شیرین شمایل من کرد
که شب نزول کرامت به منزل من کرد
دعای اهل صفا کرده حرز بازوی خویش
نشست و ساعد سیمین حمایل من کرد
نهاد بر دل من دست و راحت از هر سو
ز دستیاری او روی با دل من کرد
هزارمشکلم از درد عشق در دل بود
به یک دو نکته لبش حل مشکل من کرد
چو شمع محفل من شد رخش چو پروانه
همای سدره نشین طوف محفل من کرد
مرا به رندی و مستی که طعنه زد زاهد
نه طعنه بود که شرح فضایل من کرد
شدم قتیل چو جامی و بهره مند مباد
ز عمر هر که نه تحسین قاتل من کرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.