به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
به بزم زنده دلان ذکر دی و فردا نیست
صفای وقت جز از باده مصفا نیست
عجب به عشق تو مستغرقم نمی دانم
که غیر تو به جهان هست دیگری یا نیست
جهان چو فرع و تو اصلی و گر به چشم یقین
نظر کنم همه اصل است و فرع اصلا نیست
چو موج هرکه به دریا فرو رود داند
که موج اگر چه نه دریاست غیر دریا نیست
به کنج صومعه خوان ورد صبح و شام ای شیخ
حریم مجلس ما جای شور و غوغانیست
هزار قافله پی در پی است در ره عشق
عجبتر آنکه پی یک رونده پیدا نیست
به زخم سنگ ملامت گرفت خو جامی
حریف صحبت نازکدلان رعنا نیست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.