به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
به باغم بی رخت تسکین محال است
تماشای گل و نسرین محال است
چو گل پنهان شود در پرده ناز
قرار از بلبل مسکین محال است
به ترک دوست فرماید خرد لیک
ز عشق این حکم را تمکین محال است
ز دیدار تو زاهد را چه بهره
خدابینی ازان خود بین محال است
ز بس مهرت به دلها جای کرده ست
ز تو در دل کسی را کین محال است
رخت را هر که دید آیینه سان گفت
که معشوقی بدین آیین محال است
به عالم چون تو معشوقی و جامی
نبازد عشق با او این محال است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.