به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بلبل چو مطربان به غزلخوانی آمده ست
بر وی شکوفه در درم افشانی آمده ست
همچون شکوفه شو درم افشان که جمع آن
هرجا که هست تخم پریشانی آمده ست
پژمرده بود از دم وی باغ و این زمان
آبی به رویش از نم نیستانی آمده ست
هر شاخ گل ز غنچه نشکفته با دلی
چون عاشقان پر آتش پنهانی آمده ست
زآلوده دامنان بگسل کز گل و سمن
هرسو هزار شاهد روحانی آمده ست
می نوش و مست زی که جز این نیست فصل گل
کاری که ختم آن نه پشیمانی آمده ست
جامی که و بهار سمرقند و وصف آن
کو مست گلرخان خراسانی آمده ست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.