جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۰: تا دیده ام چو گل به ته پیرهن تو را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا دیده ام چو گل به ته پیرهن تو را گلبرگ ناز خوانده ام از لطف تن تو را از تار و پود رنجه شود نازنین تنت به گر کنند جامه زبرگ سمن تو را تو آن بتی که هیچ برهمن به بتکده بت را نداشت دوست بدینسان که من تو را آن ترک کافری تو که بهر هلاک من گردند نامزد ز خطا و ختن تو را مژده دهی که جان تو بس نرخ بوسه ام پیش آر سر که بوسه زنم بر دهن تو را کس نیست کز ترانه تو نیست در سماع دستان دیگر است به هر انجمن تو را جانان که جان توست ز تو سایه برگرفت جامی چه ممکن است دگر زیستن تو را جامی هروی