کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خانه دل خراب کرده توست

    چشمه جان سراب کرده توست

    خورد را چشم او ندیده به خواب

    هر که بی خورد و خواب کرده توست

    زاشک نومیدی و نم حسرت

    دیده تر پر آب کرده توست

    گر چه مویم سفید گشت چو شیر

    چهره از خون خضاب کرده توست

    تا تو رند و شرابخواره شدی

    دل خلقی کباب کرده توست

    چشم گریان من ز عکس لبت

    ساغر پر شراب کرده توست

    جامی و شعر خوش توو دشنام

    شعرهایش جواب کرده توست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha