به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
از پریشانی من گر خبری بود تو را
به من وحال دل من نظری بود تو را
زنده گردم ز لحد رقص کنان برخیزم
بعد مرگ ار به مزارم گذری بود تو را
به شبیه قد ورخسار بت من بودی
به سرای سروچمن گر قمری بود تو را
یا که چون طره او مشک ترت بود ثمر
یاخرامیدن و پای دگری بود تو را
دل چون آهن آن سیم بدن نرم شدی
اگر ای آه دل من اثری بودتو را
بخت خوابیده من چشم گشودی از خواب
ای شب هجر گر از پی سحری بود تورا
چون من خون شده دل بودبلند اقبالت
گر به دل عشق بت سیم بری بود تو را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.