به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای ترک مشک طره کافور روی من
دور از رخ توگشته چو کافور موی من
سازی مس وجود مرا زره ده دهی
گرافکنی نظر ز کرامت به سوی من
زد آتشی به خرمن عمرم هوای او
عشق رخش بریخت به خاک آبروی من
گفتم ندانم از چه دلم مست وبی خود است
گفتا که خورده باده ناب از سبوی من
گفتم که مبتلای زکامم به سال ومه
گفتا مگر رسیده به مغز تو بوی من
گفتم که ره مرا به بهشت برین بود
گفتا بلی گرت گذر افتد به کوی من
اقبال من بلنداز آن شد که روز وشب
از سروقامت تو بود گفتگوی من
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.