به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای دل چنین بازی مکن با طره طرار او
ماری است پیچان طره اش اندیشه کن از مار او
عنبر فراوان گشته است از زلف عنبر ریز وی
شکر چه ارزان گشته است از لعل شکر بار او
گفتم دهی بوسی به من گفتا دهم ندهم به مفت
آسوده دل گردیده ام ز اقرار واز انکار او
از راست و ز چپ زلف او بردوش زناری کند
ترسم مرا ترسا کند آن زلف چون زنار او
از نرگس بیمار او بیماری از صحت به است
ای دل توهم بیمار شو چون نرگس بیمار او
در کوچه دلبر دلا هر گه گذارت اوفتد
آهسته روکز هر طرف سر بشکند دیوار او
آمد بلنداقبال من چون گل شکفت احوال من
آورد باد صبحدم چون بوئی از گلزار او
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.