کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دل بیا برای تو دارم بشارتی

    ابروی یار کرده به قتلت اشارتی

    گفتم که بوسه ای ز لبت نذرما نما

    دشنام داد لیک به شیرین عبارتی

    دادیم جان بهیار و خریدیم بوسه ای

    بی مایه کس نکرده بدین سان تجارتی

    من ضبط دل چگونه توانم که چشم او

    داردعجب به بردن دلها مهارتی

    دین ودلی نمانده که چشمت نبرده است

    غارتگری نکرده بدین گونه غارتی

    شیرین بود ز بسکه لب شکرین دوست

    یادش فزون نموده به طبعم حرارتی

    هر کس که خانه اش شده ویران ز سیل عشق

    مشکل که تا به حشر پذیرد عمارتی

    شاید که همچو من شوداقبال او بلند

    هرکس که عشق افکندش درمرارتی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha