بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۳۸۱: ای ترک مشک طره کافور روی من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ترک مشک طره کافور روی من دور از رخ توگشته چو کافور موی من سازی مس وجود مرا زره ده دهی گرافکنی نظر ز کرامت به سوی من زد آتشی به خرمن عمرم هوای او عشق رخش بریخت به خاک آبروی من گفتم ندانم از چه دلم مست وبی خود است گفتا که خورده باده ناب از سبوی من گفتم که مبتلای زکامم به سال ومه گفتا مگر رسیده به مغز تو بوی من گفتم که ره مرا به بهشت برین بود گفتا بلی گرت گذر افتد به کوی من اقبال من بلنداز آن شد که روز وشب از سروقامت تو بود گفتگوی من بلند اقبال