کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آتشی عشق زد به خرمن من

    که دل وجان بسوخت درتن من

    خون دل بسکه ریختم از چشم

    لاله زاری شده است دامن من

    غم عالم گرفته جا گوئی

    دردل همچو چشم سوزن من

    نیست اندیشه ام ز تیر قضا

    شود از زلف یار جوشن من

    بگذرم از بهشت وحور وقصور

    گر به کویش دهند مسکن من

    بار یار است ویار اغیار است

    دوست با دشمن است ودشمن من

    خط به گرد رخش امید آوخ

    که خزان برد ره به گلشن من

    زلف را حلقه حلقه چون زنجیر

    کرده گویا برای گردن من

    برد دل از کف بلند اقبال

    آن ستم پیشه ترک رهزن من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha