به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
توصاحب کرمی ما گدای کوی توایم
تمام تشنه یک قطره ز آب جوی توایم
نمی شود دل ما خالی ازخیال رخت
همی به روز وشب از بس درآرزوی توایم
ز دیده غائب واندر دلی چنان حاضر
که روبه هر طرف آریم رو به سوی توایم
نشسته ای به بر ما چو جان ودل شب وروز
ز غفلت است که دایم به جستجوی توایم
تو آفتاب درخشنده ای وما حربا
به هرکجا که کنی روی ربروی توایم
مران زگفته بدگو ز آستان ما را
چرا که عاشق رخساره نکوی توایم
همه شکسته دلیم وهمه پریشان حال
ز عشق روی تو آشفته تر ز موی توایم
گرت به بازی چوگان وگوهراس افتد
بگیر چوگان از زلف خود که گوی توایم
دگر به باده چه حاجت که چون بلنداقبال
مدام سر خوش وبیخود ز گفتگوی توایم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.