به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
دوش در مستی به زلف یار چنگی می زدم
مست بودم پنجه در چنگ پلنگی می زدم
می زدم بر سینه گاهی خنجر از ابروی او
گاهی از مژگان وی بر دل خدنگی می زدم
دیدم آن سیمین بدن دل سخت تر دارد ز سنگ
من هم از حسرت همی بر سینه سنگی می زدم
من در اول گر زکار عشق بودم باخبر
کی دم اندر پیش خلق از نام و ننگی می زدم
در اطاعت گر اشارت می شد ازجانان به من
یونس آسا گام در کام نهنگی می زدم
من همان رستم دلی هستم که دیدی بارها
خویش را در جنگ بر پور پشنگی می زدم
دوش مانند بلند اقبال بی دل تا به صبح
هی به سر از دست ترک شوخ وشنگی می زدم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.