به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
شراب عاشقان از نور باشد
نه اندر خم نه از انگورباشد
ز مشرق تا به مغرب هست گامی
اگر چه درنظرها دور باشد
بباید کرد خدمت آن شهی را
که در پیشش سلیمان مورباشد
بت شیرین لبی دارم که ازاو
زمین وآسمان پر شور باشد
به هرسو بنگرم می بینم او را
نمی بیند هر آنکس کور باشد
نمی خواهد که از هر کس برد دل
زچشم خلق از آن مستور باشد
ورگرنه روز و شب رخ می نماید
به چشمی کز رخش پرنور باشد
بلند اقبال گویا مستی امشب
ویا طبعت به خودمغرور باشد
مکن بازی به آن گیسوی مشکین
که بر زخم دلت ناسور باشد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.