کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پرده را بردار از رخسار بود

    مات وحیرانم کن از دیدار خود

    بنگر اندر آینه بر روی خویش

    تا بگردی عاشق رخسار خود

    بشکند تا نرخ عنبر قدر مشک

    شانه کش بر زلف عنبر بار خود

    لاله سان خونین دلم را داغدار

    کرده ای از نرگس بیمار خود

    ای بت ترسا چو صنعان عاقبت

    بت پرستم کردی از زنار خود

    ای شده ضحاک عهد ما ز ما

    تا به کی گیری دمار از مار خود

    شد کنارم گلشن از بس ریختم

    بی توخون از دیده خونبار خود

    بربلنداقبال خویش انعام کن

    بوسه ای از لعل شکر بار خود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha