کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتمش بوسی ز لب ده گفت بر کف جان بگیر

    گفتمش دارم به کف هم جان وهم دل هان بگیر

    لب نهادم بر لبش تا بوسمش خندیدوگفت

    شکر افشان است لعلم زیر او دامان بگیر

    گفتمش زلفت چو چوگان درنظرآید مرا

    گفت پس گوئی ز دل در پیش این چوگان بگیر

    گفتمش لعل تو یاقوت است یا قوت روان

    گفت مرجان است از بوسیدش مرجان بگیر

    گفتم آن دل را که زلفت برد بشکستش چرا

    گفت از بس بودنازک از لبم تاوان بگیر

    گفتم از عشقت بلند اقبال کارش مشکل است

    گفت هر مشکل که پیش آید تورا آسان بگیر

    گفتمش آخر تو را در زیر فرمان آورم

    گفت پس از احتشام الدوله رو فرمان بگیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha