به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

بلند اقبال

بلند اقبالغزل هاشمارهٔ ۲۶۳: رخ یک طرف دو طره جانانه یک طرف

1350عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

رخ یک طرف دو طره جانانه یک طرف

بردند دل ز هرطرف از ما نه یک طرف

از خال وزلفت از دوطرف دانه است ودام

دام تونیست یک طرف ودانه یک طرف

مجروح تر دلم شده در چین زلف تو

از بوی مشک یک طرفاز شانه یک طرف

زلفت از آنخمیده دراوبسکه ریخته

زنجیر یک طرف دل دیوانه یک طرف

آن زاهدی که چون دلم از دست اوشکست

خم یک طرف به میکده پیمانه یک طرف

دیشب بدیدمش که زبس بودمست می

خود یک طرف فتاده وصددانه یک طرف

مجنون عشق یارم و سنگم نمی زنند

طفلان به کوچه یک طرف از خانه یک طرف

هر شب ز نور شمع و زنار فراق یار

من یک طرف بسوزم و پروانه یک طرف

اقبالم ار بلند شود در برم شبی

دل یک طرف نشنید وجانانه یک طرف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶۲: ای تیر مژگان تورا جان ودل مسکین ه ...2شمارهٔ ۲۶۳: رخ یک طرف دو طره جانانه یک طرف 3شمارهٔ ۲۶۴: هرکه را گم گشته دل پیدا کنش در زی ...4شمارهٔ ۲۶۵: برده ای رونق زمشک تر ز زلف 5شمارهٔ ۲۶۶: دامن آن ماهم ار افتد به کف 6شمارهٔ ۲۶۷: ندیده روی دلبر را شدم از جان و دل ...7شمارهٔ ۲۶۸: کس نگردد مبتلای درد وآزار فراق 8شمارهٔ ۲۶۹: بر سر ما آن نگار آورده کاری از فر ...9شمارهٔ ۲۷۰: فغان که دل به برم خون شد ازجفای ف ...10شمارهٔ ۲۷۱: ای رخت آئینه انوار حق 11شمارهٔ ۲۷۲: عقل است همچوشمع بر آفتاب عشق 12شمارهٔ ۲۷۳: عقل حیران گشته اندرکار عشق 13شمارهٔ ۲۷۴: الامان از عشق و از آزار عشق 14شمارهٔ ۲۷۵: گفتم ازهجر توخونین جگرم گفت چه با ...15شمارهٔ ۲۷۶: دشمنی دارنددرکار آب وآتش باد وخاک 16شمارهٔ ۲۷۷: زلفت شب قدر است ورخت ماه مبارک 17شمارهٔ ۲۷۸: ای ترک من ای آفت دین ودل وفرهنگ 18شمارهٔ ۲۷۹: گر ببیند رخ تو را بلبل 19شمارهٔ ۲۸۰: گفتم که عاشقم من وز این گفته ام خ ...20شمارهٔ ۲۸۱: ای نگار سیم تن ای بی وفای سنگدل 21شمارهٔ ۲۸۲: به جمال توگشته دل مایل 22شمارهٔ ۲۸۳: شب فراق تو بیرون نمی روم زخیال 23شمارهٔ ۲۸۴: مرا به جز غم وحسرت ز عشق یار چه ح ...24شمارهٔ ۲۸۵: یا مشو ازدردعشق ای دل علیل 25شمارهٔ ۲۸۶: قسم به موی تو یعنی به سوره واللیل 26شمارهٔ ۲۸۷: کشدم بی تو بر بهشت ار میل 27شمارهٔ ۲۸۸: داده شه فرمان که مستان را نمایند ...28شمارهٔ ۲۸۹: ندیده برده دل و دین ز کف جمال توا ...29شمارهٔ ۲۹۰: من شاهبازم کاین چنین اندر قفس افت ...30شمارهٔ ۲۹۱: در رخ دلبر لبی شیرین چو شکر دیده ...31شمارهٔ ۲۹۲: از غم عشق تو رسوای جهان گردیده ام 32شمارهٔ ۲۹۳: من اگر دور از توام پیش توام 33شمارهٔ ۲۹۴: فاش گویم عاشق رخسار دلبر گشته ام 34شمارهٔ ۲۹۵: عشق چون شمع است ومن پروانه ام 35شمارهٔ ۲۹۶: برآنند خلقی که من می پرستم 36شمارهٔ ۲۹۷: همه از باده من از گردش چشمت مستم 37شمارهٔ ۲۹۸: من نه مستم از شراب از چشم یار مست ...38شمارهٔ ۲۹۹: دوش با خونین دل خود گفتگوئی داشتم 39شمارهٔ ۳۰۰: به چین زلفت ار مشک ختا گفتم خطا گ ...40شمارهٔ ۳۰۱: لب لعل تو یاقوت است مرجان راست یا ...41شمارهٔ ۳۰۲: خراب کرد فراق رخ تو بنیادم 42شمارهٔ ۳۰۳: دست درحلقه آن زلف پریشان کردم 43شمارهٔ ۳۰۴: دوش در مستی به زلف یار چنگی می زد ...44شمارهٔ ۳۰۵: کافرم خوانند چون عاشق بدان دلبر ش ...45شمارهٔ ۳۰۶: پای بند خم آن زلف گره گیر شدم 46شمارهٔ ۳۰۷: از چهر آتشین تو آتش به جان شدم 47شمارهٔ ۳۰۸: گر چون دهان دوست ز غم بی نشان شدم 48شمارهٔ ۳۰۹: ای دل اگر یار منی در عشق شو ثابت ...49شمارهٔ ۳۱۰: نیارد سروهرگز میوه من چیزی عجب دی ...50شمارهٔ ۳۱۱: یک آه اگر از دل صد چاک برآرم 51شمارهٔ ۳۱۲: چنان اندر کمند طره جانان گرفتارم 52شمارهٔ ۳۱۳: ز بسکه روز وشب اندر خیال دلدارم 53شمارهٔ ۳۱۴: تو راگمان که مناز دوری تو جان دار ...54شمارهٔ ۳۱۵: نه میل سیر گلشن نه تقاضای چمن دار ...55شمارهٔ ۳۱۶: تعالی الله زجانانی که دارم 56شمارهٔ ۳۱۷: نه من به عشق تو امروز خسته وزارم 57شمارهٔ ۳۱۸: من نه از زلف بتان این سان پریشان ...58شمارهٔ ۳۱۹: من همی گویم که عاشق بر رخ آن دلبر ...59شمارهٔ ۳۲۰: من از فراق توتاچندسوزم وسازم 60شمارهٔ ۳۲۱: خرم آندم که از این بزم جهان برخیز ...61شمارهٔ ۳۲۲: دل من هست چو عمان دهان شد صدفم 62شمارهٔ ۳۲۳: گفتم این شور من ازچیست بگفت از نم ...63شمارهٔ ۳۲۴: در خم زلف توتا گشته گرفتار دلم 64شمارهٔ ۳۲۵: ای دل آزار مباش از پی آزار دلم 65شمارهٔ ۳۲۶: خیمه زدسلطان عشق اندر دلم 66شمارهٔ ۳۲۷: خیال رویتوبیرون نمی رودزدلم 67شمارهٔ ۳۲۸: از فراقت نه چنان تنگ دلم 68شمارهٔ ۳۲۹: گفتم که مهی گفت که ماهست غلامم 69شمارهٔ ۳۳۰: اگر بداگر خوبم از دوستانم 70شمارهٔ ۳۳۱: زنده دور از روی آن سیمین تنم 71شمارهٔ ۳۳۲: گفتمش دیوانه ام گفتا که زنجیرت کن ...72شمارهٔ ۳۳۳: ز آب چشم از بسکه روز و شب زمین را ...73شمارهٔ ۳۳۴: تونوبهار منی نوبهار را چکنم 74شمارهٔ ۳۳۵: شد وقت آنکز بی خودی وصفی ز دلداری ...75شمارهٔ ۳۳۶: گر توگوئی بت پرستم بت پرستی میکنم 76شمارهٔ ۳۳۷: همچو چشم آن صنم بی باده مستی می ک ...77شمارهٔ ۳۳۸: ز حال من خبرت نیست کز فراق تو چون ...78شمارهٔ ۳۳۹: تا که خود را زبر دوست جدا می بینم 79شمارهٔ ۳۴۰: نه از وصل تو دلشادم نه درهجر توغم ...80شمارهٔ ۳۴۱: تا گدای درتوام شاهم 81شمارهٔ ۳۴۲: توگرماه منی من ماه تابان را نمی خ ...82شمارهٔ ۳۴۳: توسلیمانی وما مورتوایم 83شمارهٔ ۳۴۴: ما اگر خاریم اگر گل از گلستان توا ...84شمارهٔ ۳۴۵: توصاحب کرمی ما گدای کوی توایم 85شمارهٔ ۳۴۶: ما کجا کی عاشق دلخسته ایم 86شمارهٔ ۳۴۷: ما عاشقان مست دل از دست داده ایم 87شمارهٔ ۳۴۸: دین ودل درعشق یار از گفتگوئی داده ...88شمارهٔ ۳۴۹: گوئیم عاشقیم وز هجرت نمرده ایم 89شمارهٔ ۳۵۰: ما به یاد آن پری دیوانه ایم 90شمارهٔ ۳۵۱: در تصور ما که ما بینای روی دوستیم 91شمارهٔ ۳۵۲: یک یار وفادار دراین شهر ندیدیم 92شمارهٔ ۳۵۳: ما روز ازل عاشق رخسار توبودیم 93شمارهٔ ۳۵۴: ما ز گیسوی پریشانی تو آشفته تریم 94شمارهٔ ۳۵۵: ز سوز عشق تودرسینه آتشی داریم 95شمارهٔ ۳۵۶: ساقی به یاد چشم وی برخیز وده جام ...96شمارهٔ ۳۵۷: آگه نیی که بیتو شب و روز چون کنیم 97شمارهٔ ۳۵۸: کسی نشدخبر از حال ما که ما چونیم 98شمارهٔ ۳۵۹: دل به من گوید ز غم کز شهر در هامو ...99شمارهٔ ۳۶۰: به که ما دیوانه از عشق پری روئی ش ...100شمارهٔ ۳۶۱: روز است وآفتاب است شمع و چراغ جوئ ...101شمارهٔ ۳۶۲: یا رب آن عمر ز من رفته به من بازر ...102شمارهٔ ۳۶۳: نیست غم پروانه را از سوختن 103شمارهٔ ۳۶۴: پیش شمع عارضش پروانه می باید شدن 104شمارهٔ ۳۶۵: چه بد آغاز وسرانجام چه خواهدبودن 105شمارهٔ ۳۶۶: ای دل نیی عاشق برو بر خویشتن بهتا ...106شمارهٔ ۳۶۷: ای پادشاه خوبان رحمی بر این گدا ک ...107شمارهٔ ۳۶۸: در آئینه بر عارض خود نظر کن 108شمارهٔ ۳۶۹: ساقی ار باده دهی ساغر ما را خم کن 109شمارهٔ ۳۷۰: گفت یار ار عاشقی از سوختن پروانکن 110شمارهٔ ۳۷۱: خود را به شمع او دلا در سوختن پرو ...111شمارهٔ ۳۷۲: شد ز آب چشمه چشم جویم روان به دام ...112شمارهٔ ۳۷۳: ساقی امشب می دهی گر می به من 113شمارهٔ ۳۷۴: فراق یار چه دانی چه می کندبا من 114شمارهٔ ۳۷۵: بیدار شد ز خواب بخت به خواب من 115شمارهٔ ۳۷۶: خرم آن دم که نشنید بت من در بر من 116شمارهٔ ۳۷۷: هر که را بدخو است یار آگه بود از ...117شمارهٔ ۳۷۸: باز افتاده به یاد رخ جانان دل من 118شمارهٔ ۳۷۹: چشمه حیوان من شد لب جانان من 119شمارهٔ ۳۸۰: آتشی عشق زد به خرمن من 120شمارهٔ ۳۸۱: ای ترک مشک طره کافور روی من 121شمارهٔ ۳۸۲: این صنم کیست که نبود بشری بهتر از ...122شمارهٔ ۳۸۳: من پیرم و دل مرده تو داری به جبین ...123شمارهٔ ۳۸۴: روی ننموده ربودی دل ودین 124شمارهٔ ۳۸۵: تو از فرهاد دل بری نه شیرین 125شمارهٔ ۳۸۶: گفتمش چون بینمت ای نازنین 126شمارهٔ ۳۸۷: در نافه از خطا مشک می زدبسی دم از ...127شمارهٔ ۳۸۸: هر صفائی که دارد آن مه رو 128شمارهٔ ۳۸۹: دیشب من و دل تا سحر کردیم از بس گ ...129شمارهٔ ۳۹۰: ای بت ماه روی مشکین مو 130شمارهٔ ۳۹۱: چومریخی ز خون چون ماهی از رو 131شمارهٔ ۳۹۲: ای دل چنین بازی مکن با طره طرار ا ...132شمارهٔ ۳۹۳: گر کنی پیدا رهی ای شانه درگیسوی ا ...133شمارهٔ ۳۹۴: اگر به حکم قضا می شود رضا دل تو 134شمارهٔ ۳۹۵: چشمم فتد در آینه گر برجمال تو 135شمارهٔ ۳۹۶: هر کس افتد به خیال من وتو 136شمارهٔ ۳۹۷: ای قدم خم گشته تر ز ابروی تو 137شمارهٔ ۳۹۸: من چیستم که دم زنم از عشق روی تو 138شمارهٔ ۳۹۹: بسته دلم را به بند حلقه گیسوی تو 139شمارهٔ ۴۰۰: مرا ترکی است غارتگر سنان مژگان کم ...140شمارهٔ ۴۰۱: بر درد دل خسته ام دوست دوا شو 141شمارهٔ ۴۰۲: دل در برم دیوانه شد زنجیر زلف یار ...142شمارهٔ ۴۰۳: دیوانه شد دل در برم زنجیر زلف یار ...143شمارهٔ ۴۰۴: گفتم بده بوسی ز لب گفتا زر وسیم ت ...144شمارهٔ ۴۰۵: آری اگر ای بادز دلبر خبری کو 145شمارهٔ ۴۰۶: از مژه سنان داری وجوشن به بر ازمو 146شمارهٔ ۴۰۷: آینه در پیش خود بگرفت وگفتا کن نگ ...147شمارهٔ ۴۰۸: به حسن چون تو نه آید کسی نه آمده ...148شمارهٔ ۴۰۹: عکس رخ آن ماه در جام شراب انداخته 149شمارهٔ ۴۱۰: در دلم عشق آتشی افروخته 150شمارهٔ ۴۱۱: عاشق روی نگارم کفر چه ایمان چه 151شمارهٔ ۴۱۲: در شاه نشین دل من یار نشسته 152شمارهٔ ۴۱۳: ز مو قیمت مشک وعنبر شکسته 153شمارهٔ ۴۱۴: دل جای در آن طره طرار گرفته 154شمارهٔ ۴۱۵: مگومرا ز چه دلبر ز برجدا کرده 155شمارهٔ ۴۱۶: سلطان عشق ما را سرباز خویش کرده 156شمارهٔ ۴۱۷: گردش چشم تو مستم کرده 157شمارهٔ ۴۱۸: بر آتش دلم آن مه ز مهر آب زده 158شمارهٔ ۴۱۹: خیز ای بت من باده گلگون کهن ده 159شمارهٔ ۴۲۰: تا ز دلم خبر شوی آینه پیش روی نه 160شمارهٔ ۴۲۱: عجب از روح مجسم بدنی ساخته ای 161شمارهٔ ۴۲۲: روبروی آفتاب آئینه بر رو بسته ای 162شمارهٔ ۴۲۳: از چه همچون زلف یار ای دل پریشان ...163شمارهٔ ۴۲۴: دل از بت واز بت پرست اندر کلیسا ب ...164شمارهٔ ۴۲۵: نه همی دین و دل از ما برده ای 165شمارهٔ ۴۲۶: باز بر رخ مشکین را پریشان کرده ای 166شمارهٔ ۴۲۷: چرا تواینهمه ای ماه بی وفا شده ای 167شمارهٔ ۴۲۸: چرا تو این همه ای ماه بی وفا شده ...168شمارهٔ ۴۲۹: چه خورده ای که ز رخ همچوارغوان شد ...169شمارهٔ ۴۳۰: توچرا اینهمه بدخو شده ای 170شمارهٔ ۴۳۱: تیر مژگان وسنان قد و زره موشده ای 171شمارهٔ ۴۳۲: روی تو را ندیده دلم را ربوده ای 172شمارهٔ ۴۳۳: گفتم بهای بوسه ای گویند جان فرمود ...173شمارهٔ ۴۳۴: دارد آن مه نه همی چشم سیاه عجبی 174شمارهٔ ۴۳۵: دور ازتو فارغ نیستم از درد و تب ر ...175شمارهٔ ۴۳۶: دلبر ما را به حال ما اگر بود التف ...176شمارهٔ ۴۳۷: ای دل بیا برای تو دارم بشارتی 177شمارهٔ ۴۳۸: تعالی الله چه دولت بر سر استی 178شمارهٔ ۴۳۹: کند زلف تو گاهی سرکشی گه می کند پ ...179شمارهٔ ۴۴۰: چه شد که مه بریدی وعهد بشکستی 180شمارهٔ ۴۴۱: نه چون چشم تو دیدم چشم مستی 181شمارهٔ ۴۴۲: گفتم به لاله داغ به دل بهر کیستی 182شمارهٔ ۴۴۳: ای دل چنین درتاب وتب از عشق روی ک ...183شمارهٔ ۴۴۴: چه اول مهربان بودی چه آخر کینه جو ...184شمارهٔ ۴۴۵: بتا دیر آمدی وزودرفتی 185شمارهٔ ۴۴۶: گر طالعم کند به وصالت حمایتی 186شمارهٔ ۴۴۷: گفتی دهمت بوسی ودیدی که ندادی 187شمارهٔ ۴۴۸: ای دوست که ترک دوستان کردی 188شمارهٔ ۴۴۹: گشودی زلف مشک افشان جهان رامشکبو ...189شمارهٔ ۴۵۰: دیوانه ام ای شوخ پری وار توکردی 190شمارهٔ ۴۵۱: تاکس نبیندت ز نظرها نهان شدی 191شمارهٔ ۴۵۲: خواستم بینم رخت را لن ترانی گوشدی 192شمارهٔ ۴۵۳: گفتم ای عشق ده مرا پندی 193شمارهٔ ۴۵۴: زنی از غمزه ای شوخ ار به نیشکر شک ...194شمارهٔ ۴۵۵: عجب ای ترک بی وفا بودی 195شمارهٔ ۴۵۶: برقع ز رخ گشودی دل ازکفم ربودی 196شمارهٔ ۴۵۷: اگر زآن زلف مشک افشان به چنگ افتد ...197شمارهٔ ۴۵۸: اگر از زلف تودر دست من افتد تاری 198شمارهٔ ۴۵۹: بینم ای ترک عجب خونخواری 199شمارهٔ ۴۶۰: نگرددماه نوطالع گر از رخ پرده برد ...200شمارهٔ ۴۶۱: از طلعت اگر ماهی گفتار چرا داری 201شمارهٔ ۴۶۲: چرا با دیگران مهر و وفا با من ستم ...202شمارهٔ ۴۶۳: دل ز آهن تو سیم تن داری 203شمارهٔ ۴۶۴: وفا گر بگوئیم داری نداری 204شمارهٔ ۴۶۵: مرا ای آسمان تا کی دمی آسوده نگذا ...205شمارهٔ ۴۶۶: میان دلبران باشد مرا یک یار عیاری 206شمارهٔ ۴۶۷: فغان که یار ندارد به ما سر یاری 207شمارهٔ ۴۶۸: چون تونبودآدمی در دلبری 208شمارهٔ ۴۶۹: نه همی تنها دل ودین از کف من می ب ...209شمارهٔ ۴۷۰: جام می در دست بگرفت وبه من گفت آن ...210شمارهٔ ۴۷۱: تا ز عشق روی خوددیوانه ام کرد آن ...211شمارهٔ ۴۷۲: مگر گشتی اسیر سروقدی چون من ای قم ...212شمارهٔ ۴۷۳: دلا منال گراز یار خویشتن دوری 213شمارهٔ ۴۷۴: مگرنه جان منی پس چرا ز من دوری 214شمارهٔ ۴۷۵: چرا به کار جهان روز و شب به تدبیر ...215شمارهٔ ۴۷۶: اگر آن مهربان یارم شود مهمان شب و ...216شمارهٔ ۴۷۷: گمان مکن که اگر بدکند کسی به کسی 217شمارهٔ ۴۷۸: نه مایلی به چه رنجش که یار ما باش ...218شمارهٔ ۴۷۹: تو راکه گفته ندانم که این چنین با ...219شمارهٔ ۴۸۰: چون شانه را به طره طرار می کشی 220شمارهٔ ۴۸۱: توبه زلف از پی آزار دلم شانه کشی 221شمارهٔ ۴۸۲: ای نازنین شمایل آشوب عقل وهوشی 222شمارهٔ ۴۸۳: بتا به کشتن ما عاشقان چه می کوشی 223شمارهٔ ۴۸۴: همچو چهرت کی بود آتش چوزلفت دودکی 224شمارهٔ ۴۸۵: زدستم بر نمی آید که در زلفت زنم چ ...225شمارهٔ ۴۸۶: توعجب سست عهد وسخت دلی 226شمارهٔ ۴۸۷: بیاد ابروی تو شد قدم به شکل هلالی 227شمارهٔ ۴۸۸: نه همچوعارض تو به گلشن بود گلی 228شمارهٔ ۴۸۹: چون پریشانی به زلف یار دارد عالمی 229شمارهٔ ۴۹۰: دین ودل برده ازکفم صنمی 230شمارهٔ ۴۹۱: بوسه دل از لعل جان بخشت هوس دارده ...231شمارهٔ ۴۹۲: بوی یار مهربان آیدهمی 232شمارهٔ ۴۹۳: آن مه فکنده از زلف بررخ حجاب نیمی 233شمارهٔ ۴۹۴: آشوب شهری شورجهانی 234شمارهٔ ۴۹۵: گفتی از چیست که شیرین سخنی 235شمارهٔ ۴۹۶: سروقد غنچه دهن گل بدنی 236شمارهٔ ۴۹۷: عجب از چشم سیه راهزنی 237شمارهٔ ۴۹۸: ز آتشین رخ آتشم تا کی به خرمن می ...238شمارهٔ ۴۹۹: تو آتشین رخ اگر سر به زیر آب کنی 239شمارهٔ ۵۰۰: بت پرستی می کنم جا در کلیسا گر کن ...240شمارهٔ ۵۰۱: چنگی به زلف اوزدم گفتا جسارت می ک ...241شمارهٔ ۵۰۲: درکجائی شب وروز ای دل اگر یار منی 242شمارهٔ ۵۰۳: سروها دیده ام به هر چمنی 243شمارهٔ ۵۰۴: نظر در آینه کن تا جمال خویش ببینی 244شمارهٔ ۵۰۵: اگر در آینه روزی جمال خویش ببینی 245شمارهٔ ۵۰۶: چشمت خدای داده که صاحب نظری شوی 246شمارهٔ ۵۰۷: ای دل به جان بکوش که اهل نظر شوی 247شمارهٔ ۵۰۸: ای وجودت مظهر لطف الهی 248شمارهٔ ۵۰۹: ای گدای در توهر شاهی 249شمارهٔ ۵۱۰: به ماه وسرو تو رانسبتی نبودگهی 250شمارهٔ ۵۱۱: سزد کز حسن در عالم کنی دعوی به یک ...251شمارهٔ ۵۱۲: با سنگ بت سنگدلم گفت ز مائی 252شمارهٔ ۵۱۳: تنها همی نه با من با هر کس آشنائی 253شمارهٔ ۵۱۴: من به پیش خویش می پنداشتم یارم تو ...254شمارهٔ ۵۱۵: از چیست ترشروئی بهر چه تلخ گوئی 255شمارهٔ ۵۱۶: روا نباشد اگر گویمت که مه روئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ