بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۷: شراب عاشقان از نور باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شراب عاشقان از نور باشد نه اندر خم نه از انگورباشد ز مشرق تا به مغرب هست گامی اگر چه درنظرها دور باشد بباید کرد خدمت آن شهی را که در پیشش سلیمان مورباشد بت شیرین لبی دارم که ازاو زمین وآسمان پر شور باشد به هرسو بنگرم می بینم او را نمی بیند هر آنکس کور باشد نمی خواهد که از هر کس برد دل زچشم خلق از آن مستور باشد ورگرنه روز و شب رخ می نماید به چشمی کز رخش پرنور باشد بلند اقبال گویا مستی امشب ویا طبعت به خودمغرور باشد مکن بازی به آن گیسوی مشکین که بر زخم دلت ناسور باشد بلند اقبال