به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

بلند اقبال

بلند اقبالغزل هاشمارهٔ ۸۴: گر تو دلدار منی با دیگرانت کار چیست

1590عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر تو دلدار منی با دیگرانت کار چیست

روز و شب کار تواندرمجلس اغیار چیست

گفتمت ماهی ولی دیدم خطا گفتم خطا

گر توماهی بر رخت گیسوی عنبر بار چیست

گفتمت سروی ولی دیدم غلط کردم غلط

گر تو سروی با قدت این جلوه و رفتار چیست

گفتمت ضحاک عهد مائی از جور وستم

گر نه ای ضحاک بر دوشت ز گیسو مار چیست

با دو چهر نازنینت رونق گلزار چه

با دو زلف عنبرینت نافه تاتار چیست

بارها گفتی چو گردم مست بوسی بدهمت

از پس اقرار بد عهدی مکن انکار چیست

گفته بودی سیم و زرده وصل اگر خواهی ز ما

گوبلند اقبال جان ده درهم ودینار چیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۳: ای دل ار یار منی با دگران کارت چیس ...2شمارهٔ ۸۴: گر تو دلدار منی با دیگرانت کار چیس ...3شمارهٔ ۸۵: سالکی کوبی خبر از خویش نیست 4شمارهٔ ۸۶: روزگاری است که هیچم خبری از دل نیس ...5شمارهٔ ۸۷: بی وفایی چو تو درعالم نیست 6شمارهٔ ۸۸: عاشق روی تو صاحب نظری نیست که نیست 7شمارهٔ ۸۹: به پیش یار مرا هیچ اعتباری نیست 8شمارهٔ ۹۰: غمین مباش که چیزی ز عمر باقی نیست 9شمارهٔ ۹۱: مشکی عجب ز گیسو آن ترک ماه رو داشت 10شمارهٔ ۹۲: چنگم از زلف به دل آن بت دلبر زد ور ...11شمارهٔ ۹۳: دوشم آن ترک پریچهره به بر آمد ورفت 12شمارهٔ ۹۴: گرد رویتخط سیاه گرفت 13شمارهٔ ۹۵: ذکری که تا سحر دوش صوفی به های وهو ...14شمارهٔ ۹۶: زقامت کرده ای بر پا قیامت 15شمارهٔ ۹۷: گفتم که درد دارم گفتا دوا دهیمت 16شمارهٔ ۹۸: ز من بخت سیه برگشته چون برگشته مژگ ...17شمارهٔ ۹۹: رشک می آیدم ز پیرهنت 18شمارهٔ ۱۰۰: چه سان از رخ دهم نسبت به ماهت 19شمارهٔ ۱۰۱: از بی وفایی یار دارم بسی شکایت 20شمارهٔ ۱۰۲: دلا تا چند ابجد تا کی ابتث 21شمارهٔ ۱۰۳: تو شاه حسنی وداری ز مشک بر سر تاج 22شمارهٔ ۱۰۴: داده شه فرمان که عطاران معافند از ...23شمارهٔ ۱۰۵: سر زلف تومی گردد به رخسار توگاهی ...24شمارهٔ ۱۰۶: زده است زلف توچنبر به رخ چومار به ...25شمارهٔ ۱۰۷: دمیدگل به چمن ساقیا بیاور راح 26شمارهٔ ۱۰۸: اگر که تیغ کشی وکنی مرا مذبوح 27شمارهٔ ۱۰۹: گوید ار کس زمعجزات مسیح 28شمارهٔ ۱۱۰: چه خوردی که گشتی چنین ارغوان رخ 29شمارهٔ ۱۱۱: دل برد و گشت پنهان از چشمم آن پری ...30شمارهٔ ۱۱۲: تورابه است ز به غبغب وز سیب زنخ 31شمارهٔ ۱۱۳: مدار باک ز تکفیر و بیم از توبیخ 32شمارهٔ ۱۱۴: آن نگار از گریه طفل دل مرا آرام ک ...33شمارهٔ ۱۱۵: دوش از بی مهری آن مه غمین بودم زی ...34شمارهٔ ۱۱۶: هر قطره خونی که ز چشم ترم افتد 35شمارهٔ ۱۱۷: ز غم هر دم دل خون دیده ام خونبارت ...36شمارهٔ ۱۱۸: تا رز آرد غوره وآن غوره تا انگورگ ...37شمارهٔ ۱۱۹: زاهدا کم کن بلنداقبال را تکفیر و ...38شمارهٔ ۱۲۰: منجم گفتامشب مه قران با آفتاب دار ...39شمارهٔ ۱۲۱: خون به دل از بوی مویت نافه تاتار ...40شمارهٔ ۱۲۲: دل من نه عزم باغ و نه هوای راغ دا ...41شمارهٔ ۱۲۳: کسی که عشق ندارد چه درجهان دارد 42شمارهٔ ۱۲۴: نه مشک ختا بوی موی تو دارد 43شمارهٔ ۱۲۵: چو لاله دل ز داغم لکه دارد 44شمارهٔ ۱۲۶: نه ماهی چورویت زخط هاله دارد 45شمارهٔ ۱۲۷: دلبر آن نیستکه رخسار چوماهی دارد 46شمارهٔ ۱۲۸: هیچ مرغی در قفس چون منگرفتاری ندا ...47شمارهٔ ۱۲۹: شب از خیال روی توخوابم نمی برد 48شمارهٔ ۱۳۰: آنکه شد عاشق ومردازغم ودرد 49شمارهٔ ۱۳۱: از غم تو بهدل ما گذرد 50شمارهٔ ۱۳۲: دانی ای مه که زهجرت چه به من می گ ...51شمارهٔ ۱۳۳: ز روی ناز با من ترک من گاهی که بس ...52شمارهٔ ۱۳۴: درخواب بسی آن پری آزارمرا کرد 53شمارهٔ ۱۳۵: هجر یار از بس دل زار مرا پردرد کر ...54شمارهٔ ۱۳۶: به فصل گل می گلگون به جام باید کر ...55شمارهٔ ۱۳۷: جان و دل گفتند جانان قیمت یک بوس ...56شمارهٔ ۱۳۸: آن پری دیوانه ام اول ز روی خویش ک ...57شمارهٔ ۱۳۹: آشفتگی زلف تو آشفته ترم کرد 58شمارهٔ ۱۴۰: رخنه ها از مژه آن ترک در ایمانم ک ...59شمارهٔ ۱۴۱: شیری است عشق کز بر او کس گذر نکرد 60شمارهٔ ۱۴۲: در بر دلدار کی رفتم که دلداری نکر ...61شمارهٔ ۱۴۳: پرسیدم از منجم کی آفتاب گیرد 62شمارهٔ ۱۴۴: دلم ازدیدن آن طره طرار می ترسد 63شمارهٔ ۱۴۵: دلبری از زلفوخط وخال نباشد 64شمارهٔ ۱۴۶: عاشق رویتو راکاری به کفر ودین نبا ...65شمارهٔ ۱۴۷: شراب عاشقان از نور باشد 66شمارهٔ ۱۴۸: سزد بلبل به گل گر در گلستان هم نف ...67شمارهٔ ۱۴۹: زلف از آنرو به رخ یار مشوش باشد 68شمارهٔ ۱۵۰: کجا طلعت مه چو روی توباشد 69شمارهٔ ۱۵۱: گر عاشق تو بی دل وجان شد شده باشد 70شمارهٔ ۱۵۲: چهر توچون آتش آمد زلف توچون دودشد 71شمارهٔ ۱۵۳: قدم از ابرویت آخر چو کمان خواهدشد 72شمارهٔ ۱۵۴: عمر رفت و روزگار اندر فراقت صرف ش ...73شمارهٔ ۱۵۵: تا به زلف تو دلم ملحق شد 74شمارهٔ ۱۵۶: امروز عمر هم به فراق توشام شد 75شمارهٔ ۱۵۷: دلم آشفته ز آن آشفته موشد 76شمارهٔ ۱۵۸: چون به پیش پای دلبر زلف سرافکنده ...77شمارهٔ ۱۵۹: ز ازل چو دلبر ما به خیال دلبری شد 78شمارهٔ ۱۶۰: خبر گر از دل آشفته ما یار ما می ش ...79شمارهٔ ۱۶۱: چه نعمتی است اگر یار یار ما می شد 80شمارهٔ ۱۶۲: به وطن یار سفرکرده ما خوب آمد 81شمارهٔ ۱۶۳: دلبران از هرطرف ره بر دل ودین بست ...82شمارهٔ ۱۶۴: نور وظلمت را زروی وموی جانان ساخت ...83شمارهٔ ۱۶۵: چوزلف مه رخان ای آسمان چند 84شمارهٔ ۱۶۶: ساقیا خیز وده از باده به من جامی ...85شمارهٔ ۱۶۷: ساقیا کن کرم از باده به من جامی چ ...86شمارهٔ ۱۶۸: عاقلان گویند کس خودرا به دریا کی ...87شمارهٔ ۱۶۹: دست بر گیسو چودلبر می زند 88شمارهٔ ۱۷۰: ترک من مست چوشد طرف کله بر شکند 89شمارهٔ ۱۷۱: از خدا خواهم که چو من عاشق زارت ک ...90شمارهٔ ۱۷۲: کس نظر بررخ جانان نکند 91شمارهٔ ۱۷۳: با زلفت از بوهمسری چون مشک تاتاری ...92شمارهٔ ۱۷۴: بسکه درزلفت دل من ذکر یا رب میکند 93شمارهٔ ۱۷۵: هر ناله ای که بربط وطنبور می کند 94شمارهٔ ۱۷۶: دل را اسیر زلف گروه گیر می کند 95شمارهٔ ۱۷۷: هیچ می دانی که هجرانت چه با من می ...96شمارهٔ ۱۷۸: زلف توگه سرکشی و گاه پستی می کند 97شمارهٔ ۱۷۹: با سر زلف تو بربط گفتگوئی می کند 98شمارهٔ ۱۸۰: جلوه به پیش قامتت سرو چمن نمی کند 99شمارهٔ ۱۸۱: ای دو زلفت پر خم وچین چون کمند 100شمارهٔ ۱۸۲: غم ندارم در ره یار آنچه آزارم کنن ...101شمارهٔ ۱۸۳: بدبخت هر که بی هنر وبی ادب بود 102شمارهٔ ۱۸۴: آتشی کز هجر یوسف در دل یعقوب بود 103شمارهٔ ۱۸۵: اگر از نقطه موهوم نشان خواهدبود 104شمارهٔ ۱۸۶: هرکه را دیدم به دیدار رخت مشتاق ب ...105شمارهٔ ۱۸۷: من پی دلبر واو را بر دل منزل بود 106شمارهٔ ۱۸۸: از غم رویش مبین کز گریه چشمم نم ب ...107شمارهٔ ۱۸۹: من نه آن مستم که باک از شحنه وشاه ...108شمارهٔ ۱۹۰: گفتم که دلا دلبر ما از چه غمین بو ...109شمارهٔ ۱۹۱: دل زخمدار و طره او مشکبو بود 110شمارهٔ ۱۹۲: روشنی کف موسی همه ازروی تو بود 111شمارهٔ ۱۹۳: دلم از موی توآشفته چنان است که بو ...112شمارهٔ ۱۹۴: دوش از برما یار نهان گشت وبری بود 113شمارهٔ ۱۹۵: پرده را بردار از رخسار بود 114شمارهٔ ۱۹۶: چهر تو آتش است وزلفت دود 115شمارهٔ ۱۹۷: گهی که طره طرار او به تاب رود 116شمارهٔ ۱۹۸: مردمان بینند کز چشمم همی خون می ر ...117شمارهٔ ۱۹۹: آن سرو قد به سیر گل و لاله میرود 118شمارهٔ ۲۰۰: ای بلبل بی دل منال آخر گلت پیدا ش ...119شمارهٔ ۲۰۱: سر بزن از زلف اگر خواهی که دلبرتر ...120شمارهٔ ۲۰۲: نگاه بر رخ خوبان اگر گناه شود 121شمارهٔ ۲۰۳: جای من وتوزهدا کی به بهشت می شود 122شمارهٔ ۲۰۴: گلگون چو روی یار من از غازه می شو ...123شمارهٔ ۲۰۵: ای باعث ایجاد جهان احمد محمود 124شمارهٔ ۲۰۶: بی سبب نبود که یار ازچشم خود دورم ...125شمارهٔ ۲۰۷: آن پری پابست گیسوی گره گیرم نمود 126شمارهٔ ۲۰۸: دردعشق یار را تدبیر نتوانم نمود 127شمارهٔ ۲۰۹: دیشب خیال چشم تومستم چنان نمود 128شمارهٔ ۲۱۰: وه که رم کرده غزالت را دل از من ر ...129شمارهٔ ۲۱۱: دوش ساقی پیشم آمد تاکه جام می دهد 130شمارهٔ ۲۱۲: در ودیوار دل از عشق جانان چون خرا ...131شمارهٔ ۲۱۳: دل ازتو بر نگیرم تا جان ز تن برآی ...132شمارهٔ ۲۱۴: نخواهد آمد آن دلبر دگر در بر اگر ...133شمارهٔ ۲۱۵: گفتم که چرا طبع تو ازمن بری آید 134شمارهٔ ۲۱۶: در دلم از تو پریچهره شکی می آید 135شمارهٔ ۲۱۷: از آن زمان که تو را شیوه دلبری گر ...136شمارهٔ ۲۱۸: شب شد وشمس منزوی گردید 137شمارهٔ ۲۱۹: پیش شیرین لب او وصف ز شکر نکنید 138شمارهٔ ۲۲۰: قاصد برسان به یار کاغذ 139شمارهٔ ۲۲۱: جز قد دلبر که داردطره های مشکبار 140شمارهٔ ۲۲۲: عاشق روی توام با کفر وایمانم چه ک ...141شمارهٔ ۲۲۳: با لب لعلت مرا با چشمه حیوان چه ک ...142شمارهٔ ۲۲۴: ریزم از بس خون زچشم اندرکنار 143شمارهٔ ۲۲۵: پرده را از روی خود انداخت یار 144شمارهٔ ۲۲۶: التفاتی به ما ندارد یار 145شمارهٔ ۲۲۷: زد سر زلف خود آن دلبر که اکنون دل ...146شمارهٔ ۲۲۸: ای دلمناز دهانت تنگ تر 147شمارهٔ ۲۲۹: تا به کی از دوری روی تو باید کرد ...148شمارهٔ ۲۳۰: هر زمان بر دل ما می کنی آزار دگر 149شمارهٔ ۲۳۱: از سر کوی تو حاشا که روم جای دگر 150شمارهٔ ۲۳۲: یادگار از جم به جا نبود به غیر از ...151شمارهٔ ۲۳۳: ای گیسوی توواللیل ای رویت آیه نور 152شمارهٔ ۲۳۴: گفتمش بوسی ز لب ده گفت بر کف جان ...153شمارهٔ ۲۳۵: نصیب جان ودلم شد بلای هجرت باز 154شمارهٔ ۲۳۶: بس دل مرده زنده گردد باز 155شمارهٔ ۲۳۷: چنگ این همه در طره طرار مینداز 156شمارهٔ ۲۳۸: ای مژه خونریز توچون ناوک دل دوز 157شمارهٔ ۲۳۹: داد آن هفته ز بس یار شرابم دو سه ...158شمارهٔ ۲۴۰: دل تومایل جفا است هنوز 159شمارهٔ ۲۴۱: ساقی دگر شراب به جام از سبو مریز 160شمارهٔ ۲۴۲: دلبری دارد آن قمر که مپرس 161شمارهٔ ۲۴۳: دلبری می کند آن شوخ پری رو که مپر ...162شمارهٔ ۲۴۴: خواست از دولب او یک بوس 163شمارهٔ ۲۴۵: دلا غلام در دوست باش و سلطان باش 164شمارهٔ ۲۴۶: خواه اندر کعبه باش وخواه در بتخان ...165شمارهٔ ۲۴۷: زلف تو چو دودآمد وچهر تو چوآتش 166شمارهٔ ۲۴۸: عقل را چندی زمن بیگانه می کردند ک ...167شمارهٔ ۲۴۹: غم هجران به جان من زد آتش 168شمارهٔ ۲۵۰: دلبر سیمین تن من دل ز آهن باشدش 169شمارهٔ ۲۵۱: لعلی ازکان بدخش آورده لب می خواند ...170شمارهٔ ۲۵۲: چون دلم شد عاشقت دانی که من چون ک ...171شمارهٔ ۲۵۳: بر دلم خورده تیر مژگانش 172شمارهٔ ۲۵۴: سیاووش است گردیده زره پوش 173شمارهٔ ۲۵۵: شنیده ام سخنی خوش که گفت باده فرو ...174شمارهٔ ۲۵۶: خیز ای نگار باده بیاور پیش 175شمارهٔ ۲۵۷: شده است دل بر ما خون ز دست دلبر خ ...176شمارهٔ ۲۵۸: زهی جمال تو دیباچه کتاب ریاض 177شمارهٔ ۲۵۹: نوشته حاشیه صفحه جمال توخط 178شمارهٔ ۲۶۰: خنجر به دست ترک تو دارد سر نزاع 179شمارهٔ ۲۶۱: پروانه را که داده تعلق به نور شمع 180شمارهٔ ۲۶۲: ای تیر مژگان تورا جان ودل مسکین ه ...181شمارهٔ ۲۶۳: رخ یک طرف دو طره جانانه یک طرف 182شمارهٔ ۲۶۴: هرکه را گم گشته دل پیدا کنش در زی ...183شمارهٔ ۲۶۵: برده ای رونق زمشک تر ز زلف 184شمارهٔ ۲۶۶: دامن آن ماهم ار افتد به کف 185شمارهٔ ۲۶۷: ندیده روی دلبر را شدم از جان و دل ...186شمارهٔ ۲۶۸: کس نگردد مبتلای درد وآزار فراق 187شمارهٔ ۲۶۹: بر سر ما آن نگار آورده کاری از فر ...188شمارهٔ ۲۷۰: فغان که دل به برم خون شد ازجفای ف ...189شمارهٔ ۲۷۱: ای رخت آئینه انوار حق 190شمارهٔ ۲۷۲: عقل است همچوشمع بر آفتاب عشق 191شمارهٔ ۲۷۳: عقل حیران گشته اندرکار عشق 192شمارهٔ ۲۷۴: الامان از عشق و از آزار عشق 193شمارهٔ ۲۷۵: گفتم ازهجر توخونین جگرم گفت چه با ...194شمارهٔ ۲۷۶: دشمنی دارنددرکار آب وآتش باد وخاک 195شمارهٔ ۲۷۷: زلفت شب قدر است ورخت ماه مبارک 196شمارهٔ ۲۷۸: ای ترک من ای آفت دین ودل وفرهنگ 197شمارهٔ ۲۷۹: گر ببیند رخ تو را بلبل 198شمارهٔ ۲۸۰: گفتم که عاشقم من وز این گفته ام خ ...199شمارهٔ ۲۸۱: ای نگار سیم تن ای بی وفای سنگدل 200شمارهٔ ۲۸۲: به جمال توگشته دل مایل 201شمارهٔ ۲۸۳: شب فراق تو بیرون نمی روم زخیال 202شمارهٔ ۲۸۴: مرا به جز غم وحسرت ز عشق یار چه ح ...203شمارهٔ ۲۸۵: یا مشو ازدردعشق ای دل علیل 204شمارهٔ ۲۸۶: قسم به موی تو یعنی به سوره واللیل 205شمارهٔ ۲۸۷: کشدم بی تو بر بهشت ار میل 206شمارهٔ ۲۸۸: داده شه فرمان که مستان را نمایند ...207شمارهٔ ۲۸۹: ندیده برده دل و دین ز کف جمال توا ...208شمارهٔ ۲۹۰: من شاهبازم کاین چنین اندر قفس افت ...209شمارهٔ ۲۹۱: در رخ دلبر لبی شیرین چو شکر دیده ...210شمارهٔ ۲۹۲: از غم عشق تو رسوای جهان گردیده ام 211شمارهٔ ۲۹۳: من اگر دور از توام پیش توام 212شمارهٔ ۲۹۴: فاش گویم عاشق رخسار دلبر گشته ام 213شمارهٔ ۲۹۵: عشق چون شمع است ومن پروانه ام 214شمارهٔ ۲۹۶: برآنند خلقی که من می پرستم 215شمارهٔ ۲۹۷: همه از باده من از گردش چشمت مستم 216شمارهٔ ۲۹۸: من نه مستم از شراب از چشم یار مست ...217شمارهٔ ۲۹۹: دوش با خونین دل خود گفتگوئی داشتم 218شمارهٔ ۳۰۰: به چین زلفت ار مشک ختا گفتم خطا گ ...219شمارهٔ ۳۰۱: لب لعل تو یاقوت است مرجان راست یا ...220شمارهٔ ۳۰۲: خراب کرد فراق رخ تو بنیادم 221شمارهٔ ۳۰۳: دست درحلقه آن زلف پریشان کردم 222شمارهٔ ۳۰۴: دوش در مستی به زلف یار چنگی می زد ...223شمارهٔ ۳۰۵: کافرم خوانند چون عاشق بدان دلبر ش ...224شمارهٔ ۳۰۶: پای بند خم آن زلف گره گیر شدم 225شمارهٔ ۳۰۷: از چهر آتشین تو آتش به جان شدم 226شمارهٔ ۳۰۸: گر چون دهان دوست ز غم بی نشان شدم 227شمارهٔ ۳۰۹: ای دل اگر یار منی در عشق شو ثابت ...228شمارهٔ ۳۱۰: نیارد سروهرگز میوه من چیزی عجب دی ...229شمارهٔ ۳۱۱: یک آه اگر از دل صد چاک برآرم 230شمارهٔ ۳۱۲: چنان اندر کمند طره جانان گرفتارم 231شمارهٔ ۳۱۳: ز بسکه روز وشب اندر خیال دلدارم 232شمارهٔ ۳۱۴: تو راگمان که مناز دوری تو جان دار ...233شمارهٔ ۳۱۵: نه میل سیر گلشن نه تقاضای چمن دار ...234شمارهٔ ۳۱۶: تعالی الله زجانانی که دارم 235شمارهٔ ۳۱۷: نه من به عشق تو امروز خسته وزارم 236شمارهٔ ۳۱۸: من نه از زلف بتان این سان پریشان ...237شمارهٔ ۳۱۹: من همی گویم که عاشق بر رخ آن دلبر ...238شمارهٔ ۳۲۰: من از فراق توتاچندسوزم وسازم 239شمارهٔ ۳۲۱: خرم آندم که از این بزم جهان برخیز ...240شمارهٔ ۳۲۲: دل من هست چو عمان دهان شد صدفم 241شمارهٔ ۳۲۳: گفتم این شور من ازچیست بگفت از نم ...242شمارهٔ ۳۲۴: در خم زلف توتا گشته گرفتار دلم 243شمارهٔ ۳۲۵: ای دل آزار مباش از پی آزار دلم 244شمارهٔ ۳۲۶: خیمه زدسلطان عشق اندر دلم 245شمارهٔ ۳۲۷: خیال رویتوبیرون نمی رودزدلم 246شمارهٔ ۳۲۸: از فراقت نه چنان تنگ دلم 247شمارهٔ ۳۲۹: گفتم که مهی گفت که ماهست غلامم 248شمارهٔ ۳۳۰: اگر بداگر خوبم از دوستانم 249شمارهٔ ۳۳۱: زنده دور از روی آن سیمین تنم 250شمارهٔ ۳۳۲: گفتمش دیوانه ام گفتا که زنجیرت کن ...251شمارهٔ ۳۳۳: ز آب چشم از بسکه روز و شب زمین را ...252شمارهٔ ۳۳۴: تونوبهار منی نوبهار را چکنم 253شمارهٔ ۳۳۵: شد وقت آنکز بی خودی وصفی ز دلداری ...254شمارهٔ ۳۳۶: گر توگوئی بت پرستم بت پرستی میکنم 255شمارهٔ ۳۳۷: همچو چشم آن صنم بی باده مستی می ک ...256شمارهٔ ۳۳۸: ز حال من خبرت نیست کز فراق تو چون ...257شمارهٔ ۳۳۹: تا که خود را زبر دوست جدا می بینم 258شمارهٔ ۳۴۰: نه از وصل تو دلشادم نه درهجر توغم ...259شمارهٔ ۳۴۱: تا گدای درتوام شاهم 260شمارهٔ ۳۴۲: توگرماه منی من ماه تابان را نمی خ ...261شمارهٔ ۳۴۳: توسلیمانی وما مورتوایم 262شمارهٔ ۳۴۴: ما اگر خاریم اگر گل از گلستان توا ...263شمارهٔ ۳۴۵: توصاحب کرمی ما گدای کوی توایم 264شمارهٔ ۳۴۶: ما کجا کی عاشق دلخسته ایم 265شمارهٔ ۳۴۷: ما عاشقان مست دل از دست داده ایم 266شمارهٔ ۳۴۸: دین ودل درعشق یار از گفتگوئی داده ...267شمارهٔ ۳۴۹: گوئیم عاشقیم وز هجرت نمرده ایم 268شمارهٔ ۳۵۰: ما به یاد آن پری دیوانه ایم 269شمارهٔ ۳۵۱: در تصور ما که ما بینای روی دوستیم 270شمارهٔ ۳۵۲: یک یار وفادار دراین شهر ندیدیم 271شمارهٔ ۳۵۳: ما روز ازل عاشق رخسار توبودیم 272شمارهٔ ۳۵۴: ما ز گیسوی پریشانی تو آشفته تریم 273شمارهٔ ۳۵۵: ز سوز عشق تودرسینه آتشی داریم 274شمارهٔ ۳۵۶: ساقی به یاد چشم وی برخیز وده جام ...275شمارهٔ ۳۵۷: آگه نیی که بیتو شب و روز چون کنیم 276شمارهٔ ۳۵۸: کسی نشدخبر از حال ما که ما چونیم 277شمارهٔ ۳۵۹: دل به من گوید ز غم کز شهر در هامو ...278شمارهٔ ۳۶۰: به که ما دیوانه از عشق پری روئی ش ...279شمارهٔ ۳۶۱: روز است وآفتاب است شمع و چراغ جوئ ...280شمارهٔ ۳۶۲: یا رب آن عمر ز من رفته به من بازر ...281شمارهٔ ۳۶۳: نیست غم پروانه را از سوختن 282شمارهٔ ۳۶۴: پیش شمع عارضش پروانه می باید شدن 283شمارهٔ ۳۶۵: چه بد آغاز وسرانجام چه خواهدبودن 284شمارهٔ ۳۶۶: ای دل نیی عاشق برو بر خویشتن بهتا ...285شمارهٔ ۳۶۷: ای پادشاه خوبان رحمی بر این گدا ک ...286شمارهٔ ۳۶۸: در آئینه بر عارض خود نظر کن 287شمارهٔ ۳۶۹: ساقی ار باده دهی ساغر ما را خم کن 288شمارهٔ ۳۷۰: گفت یار ار عاشقی از سوختن پروانکن 289شمارهٔ ۳۷۱: خود را به شمع او دلا در سوختن پرو ...290شمارهٔ ۳۷۲: شد ز آب چشمه چشم جویم روان به دام ...291شمارهٔ ۳۷۳: ساقی امشب می دهی گر می به من 292شمارهٔ ۳۷۴: فراق یار چه دانی چه می کندبا من 293شمارهٔ ۳۷۵: بیدار شد ز خواب بخت به خواب من 294شمارهٔ ۳۷۶: خرم آن دم که نشنید بت من در بر من 295شمارهٔ ۳۷۷: هر که را بدخو است یار آگه بود از ...296شمارهٔ ۳۷۸: باز افتاده به یاد رخ جانان دل من 297شمارهٔ ۳۷۹: چشمه حیوان من شد لب جانان من 298شمارهٔ ۳۸۰: آتشی عشق زد به خرمن من 299شمارهٔ ۳۸۱: ای ترک مشک طره کافور روی من 300شمارهٔ ۳۸۲: این صنم کیست که نبود بشری بهتر از ...301شمارهٔ ۳۸۳: من پیرم و دل مرده تو داری به جبین ...302شمارهٔ ۳۸۴: روی ننموده ربودی دل ودین 303شمارهٔ ۳۸۵: تو از فرهاد دل بری نه شیرین 304شمارهٔ ۳۸۶: گفتمش چون بینمت ای نازنین 305شمارهٔ ۳۸۷: در نافه از خطا مشک می زدبسی دم از ...306شمارهٔ ۳۸۸: هر صفائی که دارد آن مه رو 307شمارهٔ ۳۸۹: دیشب من و دل تا سحر کردیم از بس گ ...308شمارهٔ ۳۹۰: ای بت ماه روی مشکین مو 309شمارهٔ ۳۹۱: چومریخی ز خون چون ماهی از رو 310شمارهٔ ۳۹۲: ای دل چنین بازی مکن با طره طرار ا ...311شمارهٔ ۳۹۳: گر کنی پیدا رهی ای شانه درگیسوی ا ...312شمارهٔ ۳۹۴: اگر به حکم قضا می شود رضا دل تو 313شمارهٔ ۳۹۵: چشمم فتد در آینه گر برجمال تو 314شمارهٔ ۳۹۶: هر کس افتد به خیال من وتو 315شمارهٔ ۳۹۷: ای قدم خم گشته تر ز ابروی تو 316شمارهٔ ۳۹۸: من چیستم که دم زنم از عشق روی تو 317شمارهٔ ۳۹۹: بسته دلم را به بند حلقه گیسوی تو 318شمارهٔ ۴۰۰: مرا ترکی است غارتگر سنان مژگان کم ...319شمارهٔ ۴۰۱: بر درد دل خسته ام دوست دوا شو 320شمارهٔ ۴۰۲: دل در برم دیوانه شد زنجیر زلف یار ...321شمارهٔ ۴۰۳: دیوانه شد دل در برم زنجیر زلف یار ...322شمارهٔ ۴۰۴: گفتم بده بوسی ز لب گفتا زر وسیم ت ...323شمارهٔ ۴۰۵: آری اگر ای بادز دلبر خبری کو 324شمارهٔ ۴۰۶: از مژه سنان داری وجوشن به بر ازمو 325شمارهٔ ۴۰۷: آینه در پیش خود بگرفت وگفتا کن نگ ...326شمارهٔ ۴۰۸: به حسن چون تو نه آید کسی نه آمده ...327شمارهٔ ۴۰۹: عکس رخ آن ماه در جام شراب انداخته 328شمارهٔ ۴۱۰: در دلم عشق آتشی افروخته 329شمارهٔ ۴۱۱: عاشق روی نگارم کفر چه ایمان چه 330شمارهٔ ۴۱۲: در شاه نشین دل من یار نشسته 331شمارهٔ ۴۱۳: ز مو قیمت مشک وعنبر شکسته 332شمارهٔ ۴۱۴: دل جای در آن طره طرار گرفته 333شمارهٔ ۴۱۵: مگومرا ز چه دلبر ز برجدا کرده 334شمارهٔ ۴۱۶: سلطان عشق ما را سرباز خویش کرده 335شمارهٔ ۴۱۷: گردش چشم تو مستم کرده 336شمارهٔ ۴۱۸: بر آتش دلم آن مه ز مهر آب زده 337شمارهٔ ۴۱۹: خیز ای بت من باده گلگون کهن ده 338شمارهٔ ۴۲۰: تا ز دلم خبر شوی آینه پیش روی نه 339شمارهٔ ۴۲۱: عجب از روح مجسم بدنی ساخته ای 340شمارهٔ ۴۲۲: روبروی آفتاب آئینه بر رو بسته ای 341شمارهٔ ۴۲۳: از چه همچون زلف یار ای دل پریشان ...342شمارهٔ ۴۲۴: دل از بت واز بت پرست اندر کلیسا ب ...343شمارهٔ ۴۲۵: نه همی دین و دل از ما برده ای 344شمارهٔ ۴۲۶: باز بر رخ مشکین را پریشان کرده ای 345شمارهٔ ۴۲۷: چرا تواینهمه ای ماه بی وفا شده ای 346شمارهٔ ۴۲۸: چرا تو این همه ای ماه بی وفا شده ...347شمارهٔ ۴۲۹: چه خورده ای که ز رخ همچوارغوان شد ...348شمارهٔ ۴۳۰: توچرا اینهمه بدخو شده ای 349شمارهٔ ۴۳۱: تیر مژگان وسنان قد و زره موشده ای 350شمارهٔ ۴۳۲: روی تو را ندیده دلم را ربوده ای 351شمارهٔ ۴۳۳: گفتم بهای بوسه ای گویند جان فرمود ...352شمارهٔ ۴۳۴: دارد آن مه نه همی چشم سیاه عجبی 353شمارهٔ ۴۳۵: دور ازتو فارغ نیستم از درد و تب ر ...354شمارهٔ ۴۳۶: دلبر ما را به حال ما اگر بود التف ...355شمارهٔ ۴۳۷: ای دل بیا برای تو دارم بشارتی 356شمارهٔ ۴۳۸: تعالی الله چه دولت بر سر استی 357شمارهٔ ۴۳۹: کند زلف تو گاهی سرکشی گه می کند پ ...358شمارهٔ ۴۴۰: چه شد که مه بریدی وعهد بشکستی 359شمارهٔ ۴۴۱: نه چون چشم تو دیدم چشم مستی 360شمارهٔ ۴۴۲: گفتم به لاله داغ به دل بهر کیستی 361شمارهٔ ۴۴۳: ای دل چنین درتاب وتب از عشق روی ک ...362شمارهٔ ۴۴۴: چه اول مهربان بودی چه آخر کینه جو ...363شمارهٔ ۴۴۵: بتا دیر آمدی وزودرفتی 364شمارهٔ ۴۴۶: گر طالعم کند به وصالت حمایتی 365شمارهٔ ۴۴۷: گفتی دهمت بوسی ودیدی که ندادی 366شمارهٔ ۴۴۸: ای دوست که ترک دوستان کردی 367شمارهٔ ۴۴۹: گشودی زلف مشک افشان جهان رامشکبو ...368شمارهٔ ۴۵۰: دیوانه ام ای شوخ پری وار توکردی 369شمارهٔ ۴۵۱: تاکس نبیندت ز نظرها نهان شدی 370شمارهٔ ۴۵۲: خواستم بینم رخت را لن ترانی گوشدی 371شمارهٔ ۴۵۳: گفتم ای عشق ده مرا پندی 372شمارهٔ ۴۵۴: زنی از غمزه ای شوخ ار به نیشکر شک ...373شمارهٔ ۴۵۵: عجب ای ترک بی وفا بودی 374شمارهٔ ۴۵۶: برقع ز رخ گشودی دل ازکفم ربودی 375شمارهٔ ۴۵۷: اگر زآن زلف مشک افشان به چنگ افتد ...376شمارهٔ ۴۵۸: اگر از زلف تودر دست من افتد تاری 377شمارهٔ ۴۵۹: بینم ای ترک عجب خونخواری 378شمارهٔ ۴۶۰: نگرددماه نوطالع گر از رخ پرده برد ...379شمارهٔ ۴۶۱: از طلعت اگر ماهی گفتار چرا داری 380شمارهٔ ۴۶۲: چرا با دیگران مهر و وفا با من ستم ...381شمارهٔ ۴۶۳: دل ز آهن تو سیم تن داری 382شمارهٔ ۴۶۴: وفا گر بگوئیم داری نداری 383شمارهٔ ۴۶۵: مرا ای آسمان تا کی دمی آسوده نگذا ...384شمارهٔ ۴۶۶: میان دلبران باشد مرا یک یار عیاری 385شمارهٔ ۴۶۷: فغان که یار ندارد به ما سر یاری 386شمارهٔ ۴۶۸: چون تونبودآدمی در دلبری 387شمارهٔ ۴۶۹: نه همی تنها دل ودین از کف من می ب ...388شمارهٔ ۴۷۰: جام می در دست بگرفت وبه من گفت آن ...389شمارهٔ ۴۷۱: تا ز عشق روی خوددیوانه ام کرد آن ...390شمارهٔ ۴۷۲: مگر گشتی اسیر سروقدی چون من ای قم ...391شمارهٔ ۴۷۳: دلا منال گراز یار خویشتن دوری 392شمارهٔ ۴۷۴: مگرنه جان منی پس چرا ز من دوری 393شمارهٔ ۴۷۵: چرا به کار جهان روز و شب به تدبیر ...394شمارهٔ ۴۷۶: اگر آن مهربان یارم شود مهمان شب و ...395شمارهٔ ۴۷۷: گمان مکن که اگر بدکند کسی به کسی 396شمارهٔ ۴۷۸: نه مایلی به چه رنجش که یار ما باش ...397شمارهٔ ۴۷۹: تو راکه گفته ندانم که این چنین با ...398شمارهٔ ۴۸۰: چون شانه را به طره طرار می کشی 399شمارهٔ ۴۸۱: توبه زلف از پی آزار دلم شانه کشی 400شمارهٔ ۴۸۲: ای نازنین شمایل آشوب عقل وهوشی 401شمارهٔ ۴۸۳: بتا به کشتن ما عاشقان چه می کوشی 402شمارهٔ ۴۸۴: همچو چهرت کی بود آتش چوزلفت دودکی 403شمارهٔ ۴۸۵: زدستم بر نمی آید که در زلفت زنم چ ...404شمارهٔ ۴۸۶: توعجب سست عهد وسخت دلی 405شمارهٔ ۴۸۷: بیاد ابروی تو شد قدم به شکل هلالی 406شمارهٔ ۴۸۸: نه همچوعارض تو به گلشن بود گلی 407شمارهٔ ۴۸۹: چون پریشانی به زلف یار دارد عالمی 408شمارهٔ ۴۹۰: دین ودل برده ازکفم صنمی 409شمارهٔ ۴۹۱: بوسه دل از لعل جان بخشت هوس دارده ...410شمارهٔ ۴۹۲: بوی یار مهربان آیدهمی 411شمارهٔ ۴۹۳: آن مه فکنده از زلف بررخ حجاب نیمی 412شمارهٔ ۴۹۴: آشوب شهری شورجهانی 413شمارهٔ ۴۹۵: گفتی از چیست که شیرین سخنی 414شمارهٔ ۴۹۶: سروقد غنچه دهن گل بدنی 415شمارهٔ ۴۹۷: عجب از چشم سیه راهزنی 416شمارهٔ ۴۹۸: ز آتشین رخ آتشم تا کی به خرمن می ...417شمارهٔ ۴۹۹: تو آتشین رخ اگر سر به زیر آب کنی 418شمارهٔ ۵۰۰: بت پرستی می کنم جا در کلیسا گر کن ...419شمارهٔ ۵۰۱: چنگی به زلف اوزدم گفتا جسارت می ک ...420شمارهٔ ۵۰۲: درکجائی شب وروز ای دل اگر یار منی 421شمارهٔ ۵۰۳: سروها دیده ام به هر چمنی 422شمارهٔ ۵۰۴: نظر در آینه کن تا جمال خویش ببینی 423شمارهٔ ۵۰۵: اگر در آینه روزی جمال خویش ببینی 424شمارهٔ ۵۰۶: چشمت خدای داده که صاحب نظری شوی 425شمارهٔ ۵۰۷: ای دل به جان بکوش که اهل نظر شوی 426شمارهٔ ۵۰۸: ای وجودت مظهر لطف الهی 427شمارهٔ ۵۰۹: ای گدای در توهر شاهی 428شمارهٔ ۵۱۰: به ماه وسرو تو رانسبتی نبودگهی 429شمارهٔ ۵۱۱: سزد کز حسن در عالم کنی دعوی به یک ...430شمارهٔ ۵۱۲: با سنگ بت سنگدلم گفت ز مائی 431شمارهٔ ۵۱۳: تنها همی نه با من با هر کس آشنائی 432شمارهٔ ۵۱۴: من به پیش خویش می پنداشتم یارم تو ...433شمارهٔ ۵۱۵: از چیست ترشروئی بهر چه تلخ گوئی 434شمارهٔ ۵۱۶: روا نباشد اگر گویمت که مه روئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ