به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
کسی که عشق ندارد چه درجهان دارد
تنی که یار ندارد مگوکه جان دارد
هر آن که گلرخی او را به بر بود شب وروز
چه حاجتی به گل و سیر بوستان دارد
اگر زعاشق صادق نشانه می طلبی
قدی ز محنت وغم خم تر ازکمان دارد
علامتدگرش اینکه داغها بر دل
ز درد دوری دلدار لاله سان دارد
چوزلف یار بود درهم وپریشان حال
چوچنگ وتار همی ناله وفغان دارد
نشان آنکه گرفتار درد عشق بود
مگو که چهره به زردی چو زعفران دارد
به درد عشق گرفتار شد بلنداقبال
ز خون دیده رخی همچو ارغوان دارد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.