به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
به سویت از چه ز محراب می کند رو را
مگر به شیخ نمودی تو طاق ابرو را
چونیشکر ز قدم تا به فرق شیرینی
بگوئی ار همه تلخ وترش کنی رو را
مه است منخسف است آفتاب منکسف است
ویا حجاب به رخسار کرده ای مورا
کنی اسیر دل خسته را به چنگل زلف
چنانکه صید کند شاهباز تیهو را
مگر نه دوزخ از آن گناهکاران است
به من ز چیست ندانم نیفکنی خو را
مگر نه خال تو جا کرده برلب کوثر
که گفت ره نبود در بهشت هندو را
کسان که پند من از عشق دوست میگویند
چومن به چشم حقیقت ندیده اند او را
گرفته ز ابرو ومژگان ز چیست تیر وکمان
خود او اسیر کند از نگاهی آهو را
بدین روش که سراید غزل بلند اقبال
روا بود که بشویند شعر خواجو را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.