کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     

    نزد یزدان چو بود مولانا
    گشت راضی که روی بنماید
    طمع اندر کس دگر نکند
    غیر او را نجوید اندر دهر
    نشود کس بدان عطا مخصوص
    بعد بس انتظار رویش دید
    دید آن را که هیچ نتوان دید
    چون کشید از نیاز بوی ورا
    شد بر او عاشق و برفت از دست
    دعوتش کرد سوی خانۀ خویش
    خانه ام گرچه نیست لایق تو
    بنده را هرچه هست و هرچه شود
    پس از ین روی خانه خانۀ تست
    بعد از آن هر دو خوش روانه شدند
    یک زمانی بهم همیبودند
    غیرت حق درآمد و ناگاه

     

    از همه خاصتر بصدق و صفا
    خاص با او بر آن نیفزاید
    مهرباقی ز دل برون فکند
    گرچه باشد فرید و زبدۀ عصر
    او بود با چنان لقا مخصوص
    گشت سرها بر او چو روز پدید
    هم شنید آنچه کس ز کس نشنید
    بی حجابی بدید روی ورا
    گشت پیشش یکی بلندی و پست
    گفت بشنو شها از این درویش
    لیک هستم بصدق عاشق تو
    بیگمان جمله آن خواجه بود
    بوثاقت همیروی تو درست
    شاد و خندان بسوی خانه شدند
    مدت یک دو سال آسودند
    فجفج افتاد در همه افواه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha