به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۶۷: چه درد سر دهم دیوانگی با سخت جانی را

1910عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چه درد سر دهم دیوانگی با سخت جانی را
غرورش طعن الفت می زند شیرین و لیلی را
لباس عاریت را اختیار از دیگران باشد
ز منصبهای گوناگون چه حاصل اهل دنیی را
ز عکس شبنمی طوفان بحر آتشی بیند
اگر گلچین کند آیینه دل پیش بینی را
جزایی می دهد هرکس به رنگی در مکافاتش
بود هر مجمعی حشر خجالت دزد معنی را
غبارم نقش بالین می شود خواب قیامت را
چنین گرمی دهد نازت شراب سرگرانی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۶: جواب از خود رود چون بر زبان آری سؤ ...2شمارهٔ ۶۷: چه درد سر دهم دیوانگی با سخت جانی ...3شمارهٔ ۶۸: به پیری بازگشتی هست لازم هر جوانی ...4شمارهٔ ۶۹: نماید جلوه اش اکسیر جانها خاک راهی ...5شمارهٔ ۷۰: جنون کو تا نثار دل کنم آشفته رایی ...6شمارهٔ ۷۱: فهمیده چشم شوخ تو حال خراب ما 7شمارهٔ ۷۲: نکرده شکوه بیجا زیارت لب ما 8شمارهٔ ۷۳: شد شیشه خانه باغ دل از جان سخت ما 9شمارهٔ ۷۴: رام طاعتیم و کشاکش کمند ما 10شمارهٔ ۷۵: ارغوان زار شفق یک آتش بی دود ما 11شمارهٔ ۷۶: زلف ساقی گر نیندازد گره در کار ما 12شمارهٔ ۷۷: گر ندانی تا قیامت راز ما 13شمارهٔ ۷۸: چه حرف مهر و وفا گوش کرده ای از ما 14شمارهٔ ۷۹: گردش چشم تغافل ساغر لبریز ما 15شمارهٔ ۸۰: آیینه شود دود چراغ نفس ما 16شمارهٔ ۸۱: گردیده خوان نعمت وجه معاش ما 17شمارهٔ ۸۲: غمش باشد شراب بیغش ما 18شمارهٔ ۸۳: زخمی افسانه ناصح نگردد گوش ما 19شمارهٔ ۸۴: تا شد ز یاد تو روشن چراغ ما 20شمارهٔ ۸۵: دور چشم بد زسوز سینه غمناک ما 21شمارهٔ ۸۶: سینه صاف است پیر ما خوشا احوال ما 22شمارهٔ ۸۷: دگر چه باده به پیمانه می کند دل ما 23شمارهٔ ۸۸: آیینه خرد حسن ز بازار دل ما 24شمارهٔ ۸۹: گداخت بر لب حسرت ترانه دل ما 25شمارهٔ ۹۰: درد عشق آشیانه دل ما 26شمارهٔ ۹۱: بهار تنگدلی سبز کرد حاصل ما 27شمارهٔ ۹۲: هر چند تپید بسمل ما 28شمارهٔ ۹۳: جذبه ها زین کوشش بی بال و پر دیدیم ...29شمارهٔ ۹۴: خار وگل را جوش یک پیمانه می دانیم ...30شمارهٔ ۹۵: در محبت از جنون امداد می خواهیم ما 31شمارهٔ ۹۶: از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما 32شمارهٔ ۹۷: شیشه بر خاره به صد رنگ زدن پیشه ما 33شمارهٔ ۹۸: چه غم دارد دل از اندیشه ما 34شمارهٔ ۹۹: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 35شمارهٔ ۱۰۰: از می دیگر است مستی ما 36شمارهٔ ۱۰۱: با شکوه همزبان نشود گفتگوی ما 37شمارهٔ ۱۰۲: جذبه شوق تو خضر ره آگاهی ما 38شمارهٔ ۱۰۳: پری گشته آیینه دار هوا 39شمارهٔ ۱۰۴: صبح است مست باده دوشینه هوا 40شمارهٔ ۱۰۵: گردون ز بسکه برد غمت در دیارها 41شمارهٔ ۱۰۶: از مهر تو سینه ها اثرها 42شمارهٔ ۱۰۷: شمشیر تو قبله گاه سرها 43شمارهٔ ۱۰۸: ای نام تو قبله زبانها 44شمارهٔ ۱۰۹: تا چند خبر پرسی از بی سر و سامانه ...45شمارهٔ ۱۱۰: زنجیری طره ات ختنها 46شمارهٔ ۱۱۱: قبله عالم میخانه خم ابروها 47شمارهٔ ۱۱۲: ای گلشن از بهار خیال تو سینه ها 48شمارهٔ ۱۱۳: خوش بهاری است قدح نوشی ها 49شمارهٔ ۱۱۴: دل آیینه خانه زنبور 50شمارهٔ ۱۱۵: می رسد مست شکوه کاهی ها 51شمارهٔ ۱۱۶: بسکه می ترسم از جدایی ها 52شمارهٔ ۱۱۷: دوزخ اقلیم خود نمایی ها 53شمارهٔ ۱۱۸: سرو شوخ من بیا تنها بیا غافل بیا 54شمارهٔ ۱۱۹: عارضت گلدسته باغ نظر دارم بیا 55شمارهٔ ۱۲۰: سیرگاه قدح کشان مهتاب 56شمارهٔ ۱۲۱: بسکه دارد سر هم چشمی گلشن مهتاب 57شمارهٔ ۱۲۲: موجها برده دل ز باغ در آب 58شمارهٔ ۱۲۳: چه خوش افتاده عکس ماه در آب 59شمارهٔ ۱۲۴: پری رخی است عرق کرده عکس ماه در آ ...60شمارهٔ ۱۲۵: عکس مهتاب کشیده است پریخانه در آب 61شمارهٔ ۱۲۶: مست نازی نتوان گفت که ما را دریاب 62شمارهٔ ۱۲۷: بهار سوختن گردیده شمع بزم ما امشب 63شمارهٔ ۱۲۸: محبت خوش جناغی بسته وحشت الفت است ...64شمارهٔ ۱۲۹: آنچه از ما می کشد حیرانی ما روز و ...65شمارهٔ ۱۳۰: داغ بر دل می گذارم روز و شب 66شمارهٔ ۱۳۱: اگر دنیا اگر عقبا علی بن ابیطالب 67شمارهٔ ۱۳۲: فلک آیینه اسکندر علی بن ابیطالب 68شمارهٔ ۱۳۳: دل را بسوز و درد نهان را دوا طلب 69شمارهٔ ۱۳۴: روز وصل است انتظار غریب 70شمارهٔ ۱۳۵: می پرستی می دهد یادم نوای عندلیب 71شمارهٔ ۱۳۶: از شوق دیده عقل چو تدبیر می گداخت 72شمارهٔ ۱۳۷: می رنگ هوس در دل ویران من انداخت 73شمارهٔ ۱۳۸: نازک شد از وفا دل و قدر جفا شناخت 74شمارهٔ ۱۳۹: خون بود دل که لذت درد نهان شناخت 75شمارهٔ ۱۴۰: عشق نیرنگ تغافل با دل بیتاب ریخت 76شمارهٔ ۱۴۱: ز گر مخوییت آتش ز لاله زار گریخت 77شمارهٔ ۱۴۲: چنان زخوی تو هر کس به هر دیار گری ...78شمارهٔ ۱۴۳: خط بر سرهر حرف چو تقویم کشندت 79شمارهٔ ۱۴۴: دلی ز دور به صد رنگ می نمایندت 80شمارهٔ ۱۴۵: داغ تو ز بسکه سینه تاب است 81شمارهٔ ۱۴۶: از آنم دل عدوی اضطراب است 82شمارهٔ ۱۴۷: تو را ز حسن بهار جمال سیراب است 83شمارهٔ ۱۴۸: از جلوه تو چشم دل و جان لبالب است 84شمارهٔ ۱۴۹: تا روغن چراغ دلم درد غربت است 85شمارهٔ ۱۵۰: در آتش عشق تو خرد خام نخست است 86شمارهٔ ۱۵۱: گر آن دیر آشنا بیگانه مست است 87شمارهٔ ۱۵۲: از بزم رفتنی که گلستان الفت است 88شمارهٔ ۱۵۳: صفحه افلاک سرلوح کتاب غفلت است 89شمارهٔ ۱۵۴: بلبل بیا که ناله ارزان غنیمت است 90شمارهٔ ۱۵۵: چو نیست قدر وفا طاقت جفا عبث است 91شمارهٔ ۱۵۶: سوخت زندان خمارم سفر شیشه کجاست 92شمارهٔ ۱۵۷: رسوای دهرم و غم پنهاینم به جاست 93شمارهٔ ۱۵۸: یک حرف شکوه از لب خشنود برنخاست 94شمارهٔ ۱۵۹: ناله از دل بی خیال گلعذاری بر نخا ...95شمارهٔ ۱۶۰: به وادیی که مروت پناه صیاد است 96شمارهٔ ۱۶۱: هر دل از یاد تو مرغ چمن را زخود ا ...97شمارهٔ ۱۶۲: باده کامل عیار جوش خود است 98شمارهٔ ۱۶۳: دل بی درد ز افسردن حالش پیداست 99شمارهٔ ۱۶۴: گل دیوانگی از سایه خارم پیداست 100شمارهٔ ۱۶۵: گل صد برگ ز درهم شده کارم پیداست 101شمارهٔ ۱۶۶: زعشق مرتبه حسن دلنشین پیداست 102شمارهٔ ۱۶۷: آتش نسبی از نفسم ظاهر و پیداست 103شمارهٔ ۱۶۸: از هر آتشکده ای سینه فگاری پیداست 104شمارهٔ ۱۶۹: از عکس تنت جیب قبا آینه زار است 105شمارهٔ ۱۷۰: نه همین دام و نه دانه بسیار است 106شمارهٔ ۱۷۱: تنگ غم تو خانه دل از هوا پر است 107شمارهٔ ۱۷۲: بسکه از رشک سرشکم خاطر دریا پر اس ...108شمارهٔ ۱۷۳: به کشتنم نه همین حرف هجر یار پر ا ...109شمارهٔ ۱۷۴: به بزم عشق نه تنها دل شکسته پر اس ...110شمارهٔ ۱۷۵: گر به دست آید گل داغ از گلستان خو ...111شمارهٔ ۱۷۶: حرف مجنون تو از گلبرگ تر نازکتر ا ...112شمارهٔ ۱۷۷: گریه ابر از سمن رنگین تر است 113شمارهٔ ۱۷۸: گر شب وصل تو بی مهتاب باشد بهتر ا ...114شمارهٔ ۱۷۹: موم شمع کشته از دل چون شد آهن بهت ...115شمارهٔ ۱۸۰: بسکه سودای تماشای تو پنهان در سر ...116شمارهٔ ۱۸۱: سینه صافیهای من روشنگر است 117شمارهٔ ۱۸۲: هر نفس جزو پریشان کتاب دیگر است 118شمارهٔ ۱۸۳: الفت آباد محبت را خراج دیگر است 119شمارهٔ ۱۸۴: قفل غم بهر گشاد دل کلید دیگر است 120شمارهٔ ۱۸۵: اقلیم درد را سحر و شام دیگر است 121شمارهٔ ۱۸۶: جبهه تسلیم جان را سجده گاه دیگر ا ...122شمارهٔ ۱۸۷: نکنی صید یقینی به گمانی که تو راس ...123شمارهٔ ۱۸۸: شمشیر عشق را نمک شرم جوهر است 124شمارهٔ ۱۸۹: گرد راه تو جلوه پرداز است 125شمارهٔ ۱۹۰: روز جزا خجالت سرشار نارساست 126شمارهٔ ۱۹۱: ساقی همین نه از تو دل ما در آتش ا ...127شمارهٔ ۱۹۲: قطع نظر جزای دل بدگمان خوش است 128شمارهٔ ۱۹۳: آتش زدی به لاله، عذار اینچنین خوش ...129شمارهٔ ۱۹۴: فیض نومیدی از امید مروت بیش است 130شمارهٔ ۱۹۵: پرواز هوای تو که بال و پر شمع است 131شمارهٔ ۱۹۶: تعلق سد راه کام عشق است 132شمارهٔ ۱۹۷: سلیمانی است دل نقش نگینش نام معشو ...133شمارهٔ ۱۹۸: دل اگر رفت گرفتار طلسم خاک است 134شمارهٔ ۱۹۹: همه روی زمین خطرناک است 135شمارهٔ ۲۰۰: بهار شوخی او جشن تازه فلک است 136شمارهٔ ۲۰۱: ز تاب اینکه به رویت نقاب نزدیک اس ...137شمارهٔ ۲۰۲: به گلشنی دلم از دست باغبان تنگ اس ...138شمارهٔ ۲۰۳: دل بی غم گل بی آب و رنگ است 139شمارهٔ ۲۰۴: گلبانگ عاشقان چمن راز بلبل است 140شمارهٔ ۲۰۵: نی همین نقش پی شوق جنون پیما دل ا ...141شمارهٔ ۲۰۶: ممنون خویش بودن دل قوت دل است 142شمارهٔ ۲۰۷: هستی و نیستی آیینه دیدار دل است 143شمارهٔ ۲۰۸: می تواند جوش زد تا آسمان آخر دل ا ...144شمارهٔ ۲۰۹: گردش چشم او ایاغ دل است 145شمارهٔ ۲۱۰: جلوه باغ نظر و چهره گلستان دل است 146شمارهٔ ۲۱۱: توفیق زاده نظر پاک من دل است 147شمارهٔ ۲۱۲: شوخیش بسکه وحشی افسانه دل است 148شمارهٔ ۲۱۳: مپرس غم ز برای چه آشنای دل است 149شمارهٔ ۲۱۴: هر کجا موج هیاهوی دل است 150شمارهٔ ۲۱۵: چون محبت جوش باطن زد فراغت مشکل ا ...151شمارهٔ ۲۱۶: پیش او اظهار غمهای نهانی مشکل است 152شمارهٔ ۲۱۷: هر چند باده قوت دل و شربت گل است 153شمارهٔ ۲۱۸: از نگاهش خلد ایما پر گل است 154شمارهٔ ۲۱۹: صبح مشاطه هوای گل است 155شمارهٔ ۲۲۰: آن چهره که خورشید غلام است کدام ا ...156شمارهٔ ۲۲۱: ساقی نشناسیم دل از دست کدام است 157شمارهٔ ۲۲۲: تسلیم اسیر سلسله انقیاد ماست 158شمارهٔ ۲۲۳: در بر دل تو و دل دلبر ماست 159شمارهٔ ۲۲۴: گر شود همسایه زلفت صبا نامحرم است 160شمارهٔ ۲۲۵: دایم ز تمنای تو دل در نظر ماست 161شمارهٔ ۲۲۶: هر دل که زعشق یارگرم است 162شمارهٔ ۲۲۷: فغانم از دل دیوانه گرم است 163شمارهٔ ۲۲۸: پیش سامان سرشکم مایه دریا کم است 164شمارهٔ ۲۲۹: حرف بی صرفه و بیتابی اظهار کم است 165شمارهٔ ۲۳۰: فراموشی فراموش دل ماست 166شمارهٔ ۲۳۱: چشم بدخو چون هجوم آورد طاقت خوشنم ...167شمارهٔ ۲۳۲: چمن چمن گل آشفتگی به دامن ماست 168شمارهٔ ۲۳۳: ز فیض گریه چمن یک بساط چیده ماست 169شمارهٔ ۲۳۴: دردی که رنگ چاره نداند دوای ماست 170شمارهٔ ۲۳۵: به رنگ باده صراحی طلسم هستی ماست 171شمارهٔ ۲۳۶: فتادگی ثمر نخل سرفرازی ماست 172شمارهٔ ۲۳۷: به عالم حکم اشک ما روان است 173شمارهٔ ۲۳۸: درد دل گفتن همین تنها نه در نا گف ...174شمارهٔ ۲۳۹: مژه ها با نگاه در سخن است 175شمارهٔ ۲۴۰: به حرف لب نگشودن رسایی سخن است 176شمارهٔ ۲۴۱: امتحان خلق دل پامال سودا کردن است 177شمارهٔ ۲۴۲: بزم حیرت را چراغ از دیده ما روشن ...178شمارهٔ ۲۴۳: شمع راز من ز سیمای نگفتن روشن است 179شمارهٔ ۲۴۴: کی در صفا چو تیغ تواش سینه روشن ا ...180شمارهٔ ۲۴۵: اخگرم آفت بیداری من خواب من است 181شمارهٔ ۲۴۶: ساغر باده شرمسار من است 182شمارهٔ ۲۴۷: دریا نمی ز اشک نمک پرور من است 183شمارهٔ ۲۴۸: آه بی تاثیر من تیر من است 184شمارهٔ ۲۴۹: دل پروانه فروغ گهر راز من است 185شمارهٔ ۲۵۰: کشته ناز تو کی با کش ز طعن دشمن ا ...186شمارهٔ ۲۵۱: حشر آرام لقب آتش خس پوش من است 187شمارهٔ ۲۵۲: خرابه گرد فلک احتشام آه من است 188شمارهٔ ۲۵۳: جمعیت جهان ز پریشانی من است 189شمارهٔ ۲۵۴: سخت حیران شده ام فرصت دیدن این اس ...190شمارهٔ ۲۵۵: آهم از بس که آتشین است 191شمارهٔ ۲۵۶: هر چند بهشت دلنشین است 192شمارهٔ ۲۵۷: بسترم تیغ و زخم بالین است 193شمارهٔ ۲۵۸: تماشاگاه دل چشم سیاه است 194شمارهٔ ۲۵۹: با سمند تو مگر مه به گرو تاخته اس ...195شمارهٔ ۲۶۰: گریه خاکستر گداخته است 196شمارهٔ ۲۶۱: سجده غفلت من قبله نما ساخته است 197شمارهٔ ۲۶۲: دیگر به بزم او سخن ما گذشته است 198شمارهٔ ۲۶۳: کار نفس ز جلوه رنگین گذشته است 199شمارهٔ ۲۶۴: گرد کلفت در جنون درد ایاغم گشته ا ...200شمارهٔ ۲۶۵: گلشن ز جلوه تو پریخانه گشته است 201شمارهٔ ۲۶۶: از اشک و آه من گل و سنبل شکفته اس ...202شمارهٔ ۲۶۷: بهر پابوس تو از خاکم غباری برنخاس ...203شمارهٔ ۲۶۸: به جنون عشق مایل افتاده است 204شمارهٔ ۲۶۹: کدام شوق به راه دویدن افتاده است 205شمارهٔ ۲۷۰: هر طرف باد صبا زان طره بویی برده ...206شمارهٔ ۲۷۱: نه همین از دوری احباب داغم کرده ا ...207شمارهٔ ۲۷۲: آنکه صید عالم از چشم خماری کرده ا ...208شمارهٔ ۲۷۳: دیوانه گر به دل غم دنیا شمرده است 209شمارهٔ ۲۷۴: گلستان شرم و گلزار حیا آورده است 210شمارهٔ ۲۷۵: دلم از یاد تو خندان شده است 211شمارهٔ ۲۷۶: به دور ما نگه مشفقانه را چه شده ا ...212شمارهٔ ۲۷۷: یاد زلف تو مرا مصرع حالی شده است 213شمارهٔ ۲۷۸: گریه زچشمم به امان آمده است 214شمارهٔ ۲۷۹: شور دل پیشتر از دل به جهان آمده ا ...215شمارهٔ ۲۸۰: بی جام و شیشه چشم تو خمار بوده اس ...216شمارهٔ ۲۸۱: تا غم نبوده خاطر خرم نبوده است 217شمارهٔ ۲۸۲: موجه دریا ز شورم مصرع پیچیده است 218شمارهٔ ۲۸۳: بعد عمری سویم از روی مروت دیده اس ...219شمارهٔ ۲۸۴: رنجی که چشم شب پره از نور دیده اس ...220شمارهٔ ۲۸۵: ز بویی بیخودم رویی که دیده است 221شمارهٔ ۲۸۶: مطرب ترانه ای که دماغم رسیده است 222شمارهٔ ۲۸۷: بی سبزه نوبهار ندانم چکاره است 223شمارهٔ ۲۸۸: خلوت جان را تجلی از چراغ سینه است 224شمارهٔ ۲۸۹: هر نگاه گرم ما مجنون کامل گشته ای ...225شمارهٔ ۲۹۰: دشت جنون ز فتنه چشم تو دیده ای اس ...226شمارهٔ ۲۹۱: هر سر مویم ز افغان بلبل دیوانه ای ...227شمارهٔ ۲۹۲: نظر به جوهر اصلی نه زشت مکتسبی اس ...228شمارهٔ ۲۹۳: خیال دام و قفس انتظار آزادی است 229شمارهٔ ۲۹۴: دارم دلی که آینه پیرای بیخودی است 230شمارهٔ ۲۹۵: دلم را صبح عید جانسپاری است 231شمارهٔ ۲۹۶: از خوی تو عالم چمن شعله نگاری است 232شمارهٔ ۲۹۷: هر عارض افروخته مشاطه نازی است 233شمارهٔ ۲۹۸: دل آواره مستمندکسی است 234شمارهٔ ۲۹۹: دلی دارم که مست جام ساقی است 235شمارهٔ ۳۰۰: دو جهان از کتاب دل ورقی است 236شمارهٔ ۳۰۱: بازم از مژگان شوخی خارخار عاشقی ا ...237شمارهٔ ۳۰۲: داری تمام عالم اگر آشنا یکی است 238شمارهٔ ۳۰۳: دامان پاک عاشق و برگ سمن یکی است 239شمارهٔ ۳۰۴: جایی که دامگاه غزال رمیدگی است 240شمارهٔ ۳۰۵: در تماشای تو هر چشمی دلی است 241شمارهٔ ۳۰۶: هر سبزه این باغ نشان خم دامی است 242شمارهٔ ۳۰۷: خموشیها عجب شیرین زبانی است 243شمارهٔ ۳۰۸: بهار عمر و نوروز جوانی است 244شمارهٔ ۳۰۹: حال دل را تنم از ضعف زبانم گویاست 245شمارهٔ ۳۱۰: هر غنچه نشکفته نظر باز نگاهی است 246شمارهٔ ۳۱۱: ز جام عشق تو هر سبزه مست سودایی ا ...247شمارهٔ ۳۱۲: نگاهش دورگرد آشنایی است 248شمارهٔ ۳۱۳: گل هر ابر رنگین هوایی است 249شمارهٔ ۳۱۴: ز حرف دوست اگر کار من نرفت از دست 250شمارهٔ ۳۱۵: هر جا که نقش توبه شکستن شود درست 251شمارهٔ ۳۱۶: ز بسکه هر طرف از خاطرم غبار نشست 252شمارهٔ ۳۱۷: در دامت آن غبار که بر بال و پر نش ...253شمارهٔ ۳۱۸: شادیم از دلی که شکستن عیار اوست 254شمارهٔ ۳۱۹: حسن آتش و دل سمندر اوست 255شمارهٔ ۳۲۰: جفا جویی سپند آتش اوست 256شمارهٔ ۳۲۱: درد بیدرمان دوای جان بی آرام اوست 257شمارهٔ ۳۲۲: آنچه دل را می نوازد درد بیدرمان ا ...258شمارهٔ ۳۲۳: کرده خونم را صف مژگان چراغان زیر ...259شمارهٔ ۳۲۴: بیقراریهای عشق آیینه دار خوی دوست 260شمارهٔ ۳۲۵: گر دل غبار گشته امید خیال هست 261شمارهٔ ۳۲۶: وحدت جهان گرفت و تماشا چنانکه هست 262شمارهٔ ۳۲۷: هنوزم در دل از غم ریشه ای هست 263شمارهٔ ۳۲۸: اگر ستم کند امید احترامی هست 264شمارهٔ ۳۲۹: با اشک تلخکام اسیران گلاب چیست 265شمارهٔ ۳۳۰: صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست 266شمارهٔ ۳۳۱: دماغ وحشی ما صید بوی الفت کیست 267شمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست 268شمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست 269شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 270شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 271شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 272شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 273شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 274شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...275شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 276شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...277شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 278شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 279شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 280شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 281شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...282شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...283شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 284شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...285شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 286شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 287شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...288شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...289شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...290شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 291شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 292شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...293شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 294شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 295شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 296شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 297شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 298شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 299شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 300شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...301شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...302شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 303شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...304شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 305شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...306شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 307شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 308شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...309شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 310شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 311شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 312شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...313شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 314شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...315شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 316شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...317شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...318شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 319شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 320شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 321شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 322شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 323شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 324شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 325شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 326شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 327شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 328شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 329شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 330شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...331شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...332شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 333شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 334شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 335شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 336شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 337شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 338شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 339شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 340شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 341شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 342شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 343شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 344شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 345شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 346شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 347شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 348شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 349شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 350شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 351شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 352شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 353شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 354شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 355شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 356شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 357شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 358شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...359شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 360شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...361شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 362شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 363شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...364شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 365شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...366شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 367شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...368شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...369شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...370شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...371شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 372شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 373شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 374شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 375شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 376شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...377شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...378شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 379شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 380شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 381شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 382شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...383شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...384شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...385شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 386شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 387شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 388شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 389شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 390شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 391شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 392شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 393شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...394شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...395شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 396شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 397شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...398شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...399شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 400شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...401شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 402شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 403شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...404شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 405شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...406شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 407شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...408شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 409شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 410شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 411شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 412شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 413شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 414شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 415شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 416شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...417شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 418شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 419شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 420شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...421شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 422شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 423شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...424شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 425شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 426شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...427شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 428شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 429شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 430شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 431شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 432شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 433شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...434شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 435شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 436شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...437شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 438شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 439شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 440شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 441شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...442شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 443شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 444شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 445شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...446شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 447شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 448شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 449شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 450شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 451شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 452شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...453شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...454شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...455شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 456شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 457شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...458شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...459شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...460شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 461شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 462شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 463شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 464شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 465شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 466شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 467شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 468شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 469شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 470شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 471شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...472شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...473شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...474شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 475شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...476شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 477شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...478شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...479شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 480شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 481شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 482شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 483شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...484شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 485شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...486شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 487شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 488شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 489شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 490شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 491شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...492شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 493شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...494شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 495شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 496شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 497شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 498شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 499شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...500شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...501شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...502شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...503شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 504شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 505شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 506شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 507شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 508شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...509شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 510شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 511شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...512شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...513شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...514شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 515شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...516شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...517شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...518شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 519شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 520شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 521شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 522شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 523شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...524شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 525شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 526شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 527شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 528شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...529شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 530شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 531شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 532شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 533شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 534شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 535شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 536شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 537شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 538شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 539شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 540شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 541شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 542شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...543شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 544شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...545شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 546شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 547شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 548شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 549شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...550شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...551شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 552شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 553شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 554شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...555شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...556شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...557شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 558شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 559شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...560شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 561شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 562شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 563شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...564شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 565شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 566شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 567شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 568شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 569شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 570شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 571شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 572شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 573شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 574شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 575شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 576شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 577شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 578شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 579شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 580شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...581شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 582شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...583شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 584شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 585شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...586شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 587شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 588شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 589شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 590شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 591شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 592شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 593شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 594شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...595شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 596شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...597شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...598شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 599شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 600شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 601شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 602شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 603شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 604شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 605شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 606شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 607شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 608شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 609شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 610شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...611شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 612شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 613شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 614شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...615شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...616شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 617شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 618شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 619شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 620شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 621شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 622شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 623شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 624شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 625شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...626شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 627شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 628شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 629شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 630شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 631شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...632شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 633شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...634شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...635شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 636شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 637شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 638شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...639شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 640شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...641شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 642شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 643شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 644شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...645شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...646شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 647شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...648شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 649شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 650شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 651شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 652شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 653شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 654شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 655شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 656شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...657شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 658شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 659شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 660شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 661شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 662شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 663شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...664شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...665شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 666شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...667شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 668شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 669شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...670شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 671شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 672شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 673شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...674شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 675شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 676شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 677شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...678شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 679شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 680شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 681شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...682شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...683شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 684شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...685شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 686شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...687شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 688شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 689شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 690شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 691شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 692شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 693شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 694شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 695شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 696شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 697شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...698شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...699شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 700شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 701شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 702شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...703شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...704شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 705شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 706شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 707شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 708شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...709شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 710شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...711شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 712شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 713شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...714شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...715شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...716شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 717شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...718شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...719شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 720شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 721شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 722شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...723شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 724شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 725شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 726شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 727شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 728شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 729شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 730شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 731شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...732شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 733شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 734شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 735شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 736شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...737شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 738شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 739شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 740شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 741شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 742شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 743شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 744شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 745شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 746شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 747شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...748شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...749شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 750شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 751شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...752شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...753شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 754شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 755شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...756شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 757شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 758شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...759شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...760شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 761شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 762شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 763شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 764شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 765شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 766شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 767شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 768شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 769شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...770شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...771شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 772شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 773شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 774شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 775شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...776شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 777شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 778شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 779شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 780شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 781شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...782شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 783شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 784شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 785شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 786شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 787شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 788شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 789شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 790شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 791شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 792شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 793شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 794شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 795شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...796شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 797شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 798شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 799شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 800شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 801شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 802شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 803شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 804شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ