به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوان کشید

2030عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوان کشید
منت خشک اینقدر از چشم تر نتوان کشید
آتش از آتش تواند برد نرد سوختن
جز محبت در دلم نقش دگر نتوان کشید
ما کجا دست گریبان پاره کردن از کجا
تا نباشد فرصتی آه از جگر نتوان کشید
چشم و دل پوشیده می باید به راه دوستی
پرده رسوایی است در بیرون در نتوان کشید
دیده ای مطلب رواییهای نومیدی اسیر
دست از دامان آه بی اثر نتوان کشید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 2شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...3شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 4شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...5شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 6شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 7شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...8شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 9شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 10شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 11شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 12شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 13شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 14شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 15شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 16شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...17شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 18شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...19شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...20شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 21شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 22شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 23شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 24شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 25شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 26شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 27شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 28شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 29شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 30شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 31شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 32شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...33شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 34شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 35شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 36شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...37شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...38شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 39شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 40شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 41شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 42شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 43شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 44شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 45شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 46شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 47شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...48شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 49شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 50شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 51شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 52شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 53شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...54شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 55شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...56شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...57شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 58شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 59شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 60شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...61شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 62شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...63شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 64شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 65شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 66شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...67شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...68شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 69شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...70شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 71شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 72شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 73شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 74شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 75شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 76شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 77شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 78شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...79شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 80شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 81شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 82شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 83شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 84شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 85شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...86شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...87شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 88شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...89شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 90شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 91شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...92شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 93شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 94شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 95شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...96شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 97شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 98شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 99شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...100شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 101شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 102شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 103شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...104شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...105شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 106شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...107شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 108شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...109شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 110شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 111شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 112شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 113شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 114شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 115شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 116شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 117شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 118شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 119شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...120شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...121شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 122شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 123شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 124شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...125شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...126شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 127شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 128شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 129شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 130شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...131شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 132شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...133شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 134شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 135شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...136شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...137شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...138شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 139شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...140شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...141شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 142شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 143شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 144شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...145شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 146شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 147شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 148شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 149شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 150شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 151شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 152شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 153شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...154شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 155شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 156شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 157شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 158شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...159شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 160شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 161شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 162شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 163شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 164شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 165شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 166شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 167شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 168شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 169شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...170شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...171شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 172شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 173شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...174شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...175شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 176شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 177شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...178شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 179شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 180شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...181شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...182شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 183شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 184شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 185شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 186شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 187شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 188شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 189شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 190شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 191شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...192شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...193شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 194شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 195شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 196شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 197شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...198شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 199شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 200شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 201شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 202شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 203شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...204شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 205شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 206شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 207شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 208شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 209شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 210شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 211شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 212شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 213شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 214شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 215شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 216شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 217شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...218شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 219شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 220شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 221شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 222شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 223شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 224شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 225شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 226شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ