به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید

2070عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چقدرها ز رهت نشو و نما می روید
گل جدا سرو جدا لاله جدا می روید
باغبان گو نظر و دیده حیرت بگشا
سیرگلزار جهان کن که چها می روید
دیده شمع قدان روشن از این سرمه راز
پر پروانه ز خاکستر ما می روید
شمع مجلس اگر از سرو قدت یاد کند
جای کاهیدن از او نشو و نما می روید
بسکه شبنم زده شد ز آبله پای اسیر
خار صحرای جنون سبزه نما می روید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 2شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 3شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...4شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 5شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...6شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 7شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 8شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...9شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 10شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 11شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 12شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 13شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 14شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 15شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 16شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 17شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...18شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 19شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...20شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...21شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 22شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 23شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 24شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 25شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 26شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 27شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 28شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 29شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 30شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 31شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 32شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 33شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...34شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 35شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 36شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 37شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...38شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...39شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 40شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 41شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 42شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 43شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 44شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 45شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 46شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 47شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 48شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...49شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 50شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 51شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 52شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 53شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 54شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...55شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 56شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...57شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...58شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 59شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 60شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 61شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...62شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 63شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...64شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 65شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 66شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 67شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...68شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...69شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 70شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...71شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 72شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 73شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 74شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 75شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 76شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 77شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 78شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 79شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...80شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 81شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 82شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 83شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 84شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 85شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 86شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...87شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...88شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 89شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...90شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 91شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 92شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...93شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 94شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 95شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 96شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...97شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 98شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 99شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 100شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...101شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 102شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 103شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 104شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...105شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...106شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 107شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...108شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 109شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...110شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 111شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 112شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 113شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 114شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 115شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 116شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 117شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 118شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 119شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 120شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...121شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...122شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 123شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 124شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 125شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...126شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...127شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 128شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 129شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 130شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 131شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...132شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 133شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...134شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 135شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 136شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...137شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...138شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...139شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 140شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...141شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...142شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 143شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 144شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 145شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...146شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 147شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 148شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 149شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 150شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 151شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 152شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 153شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 154شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...155شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 156شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 157شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 158شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 159شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...160شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 161شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 162شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 163شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 164شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 165شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 166شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 167شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 168شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 169شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 170شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...171شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...172شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 173شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 174شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...175شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...176شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 177شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 178شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...179شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 180شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 181شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...182شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...183شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 184شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 185شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 186شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 187شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 188شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 189شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 190شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 191شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 192شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...193شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...194شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 195شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 196شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 197شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 198شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...199شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 200شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 201شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 202شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 203شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 204شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...205شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 206شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 207شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 208شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 209شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 210شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 211شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 212شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 213شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 214شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 215شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 216شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 217شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 218شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...219شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 220شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 221شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 222شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 223شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 224شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 225شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 226شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 227شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ