به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم

1880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم
همه تن دیده ام شغل تماشای کسی دارم
اگر گستاخم ای فرزانگان معذور داریدم
ز بی پروایی آن مه چه پروای کسی دارم
نگاهم گرده گلزارها در آستین دارد
سواد بینش از خاک کف پای کسی دارم
تمنا کشته تیرش تغافل زخم شمشیرش
ندانم اینقدر دانم که سودای کسی دارم
غبار من اسیر از سرکشی برخاک ننشیند
مگر در سر هوای سرو بالای کسی دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...2شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 3شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 4شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 5شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 6شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 7شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 8شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 9شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 10شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 11شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 12شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...13شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...14شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 15شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 16شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 17شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...18شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...19شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 20شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 21شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 22شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 23شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...24شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 25شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...26شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 27شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 28شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...29شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...30شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...31شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 32شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...33شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...34شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 35شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 36شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 37شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...38شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 39شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 40شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 41شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 42شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 43شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 44شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 45شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 46شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...47شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 48شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 49شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 50شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 51شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...52شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 53شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 54شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 55شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 56شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 57شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 58شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 59شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 60شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 61شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 62شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...63شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...64شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 65شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 66شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...67شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...68شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 69شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 70شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...71شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 72شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 73شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...74شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...75شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 76شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 77شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 78شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 79شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 80شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 81شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 82شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 83شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 84شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...85شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...86شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 87شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 88شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 89شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 90شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...91شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 92شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 93شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 94شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 95شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 96شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...97شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 98شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 99شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 100شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 101شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 102شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 103شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 104شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 105شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 106شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 107شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 108شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 109شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 110شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...111شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 112شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 113شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 114شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 115شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 116شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 117شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 118شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 119شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ