به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست

1810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نمی داند محبت درهم از کیست
دل ما هم دلی دارد کم از کیست
سپاسی دارد آخر ناسپاسی
بهشت از خودپرستان آدم از کیست
وصال و هجر سنجان ازل های
صباح عید و شام ماتم از کیست
خیال بی نیازت را بنازم
اگر شادی از او باشد غم از کیست
نمی دانم زبان کفر و ایمان
نیم محرم بگو نامحرم از کیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 2شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 3شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 4شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 5شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 6شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...7شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 8شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...9شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 10شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 11شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 12شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 13شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...14شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...15شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 16شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...17شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 18شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 19شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...20شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...21شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...22شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 23شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 24شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...25شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 26شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 27شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 28شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 29شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 30شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 31شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 32شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...33شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...34شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 35شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...36شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 37شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...38شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 39شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 40شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...41شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 42شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 43شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 44شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...45شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 46شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...47شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 48شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...49شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...50شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 51شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 52شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 53شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 54شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 55شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 56شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 57شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 58شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 59شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 60شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 61شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 62شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...63شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...64شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 65شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 66شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 67شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 68شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 69شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 70شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 71شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 72شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 73شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 74شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 75شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 76شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 77شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 78شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 79شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 80شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 81شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 82شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 83شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 84شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 85شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 86شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 87شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 88شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 89شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 90شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...91شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 92شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...93شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 94شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 95شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...96شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 97شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...98شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 99شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...100شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...101شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...102شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...103شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 104شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 105شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 106شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 107شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 108شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...109شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...110شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 111شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 112شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 113شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 114شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...115شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...116شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...117شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 118شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 119شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 120شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 121شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 122شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 123شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 124شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 125شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...126شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...127شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 128شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 129شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...130شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...131شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 132شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...133شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 134شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 135شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...136شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 137شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...138شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 139شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...140شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 141شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 142شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 143شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 144شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 145شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 146شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 147شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 148شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...149شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 150شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 151شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 152شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...153شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 154شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 155شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...156شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 157شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 158شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...159شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 160شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 161شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 162شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 163شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 164شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 165شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...166شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 167شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 168شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...169شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 170شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 171شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 172شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 173شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...174شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 175شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 176شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 177شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...178شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 179شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 180شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 181شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 182شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 183شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 184شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...185شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...186شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...187شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 188شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 189شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...190شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...191شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...192شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 193شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 194شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 195شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 196شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 197شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 198شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 199شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 200شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 201شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 202شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 203شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...204شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...205شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...206شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 207شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...208شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 209شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...210شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...211شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 212شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 213شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 214شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 215شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...216شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 217شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...218شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 219شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 220شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 221شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 222شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 223شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...224شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 225شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...226شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 227شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 228شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 229شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 230شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 231شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...232شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...233شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...234شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...235شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 236شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 237شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 238شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 239شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 240شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...241شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 242شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 243شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...244شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...245شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...246شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 247شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...248شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...249شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...250شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 251شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 252شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 253شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 254شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 255شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...256شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 257شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 258شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 259شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 260شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...261شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 262شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 263شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 264شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 265شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 266شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 267شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 268شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 269شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 270شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 271شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 272شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 273شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 274شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...275شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 276شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...277شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 278شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 279شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 280شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 281شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...282شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...283شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 284شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 285شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 286شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...287شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...288شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...289شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 290شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 291شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...292شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 293شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 294شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 295شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...296شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 297شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 298شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 299شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 300شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 301شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 302شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 303شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 304شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 305شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 306شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 307شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 308شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 309شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 310شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 311شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 312شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...313شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 314شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...315شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 316شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 317شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...318شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 319شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 320شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 321شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 322شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 323شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 324شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 325شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 326شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...327شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 328شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...329شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...330شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 331شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 332شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 333شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 334شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 335شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 336شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 337شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 338شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 339شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 340شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 341شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 342شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...343شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 344شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 345شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 346شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...347شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...348شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 349شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 350شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 351شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 352شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 353شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 354شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 355شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 356شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 357شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...358شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 359شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 360شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 361شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 362شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 363شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...364شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 365شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...366شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...367شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 368شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 369شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 370شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...371شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 372شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...373شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 374شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 375شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 376شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...377شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...378شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 379شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...380شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 381شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 382شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 383شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 384شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 385شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 386شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 387شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 388شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...389شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 390شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 391شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 392شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 393شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 394شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 395شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...396شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...397شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 398شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...399شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 400شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 401شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...402شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 403شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 404شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 405شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...406شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 407شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 408شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 409شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...410شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 411شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 412شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 413شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...414شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...415شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 416شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...417شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 418شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...419شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 420شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 421شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 422شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 423شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 424شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 425شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 426شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 427شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 428شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 429شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...430شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...431شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 432شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 433شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 434شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...435شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...436شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 437شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 438شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 439شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 440شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...441شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 442شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...443شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 444شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 445شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...446شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...447شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...448شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 449شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...450شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...451شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 452شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 453شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 454شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...455شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 456شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 457شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 458شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 459شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 460شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 461شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 462شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 463شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...464شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 465شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 466شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 467شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 468شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...469شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 470شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 471شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 472شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 473شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 474شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 475شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 476شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 477شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 478شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 479شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...480شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...481شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 482شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 483شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...484شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...485شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 486شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 487شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...488شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 489شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 490شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...491شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...492شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 493شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 494شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 495شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 496شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 497شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 498شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 499شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 500شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 501شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...502شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...503شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 504شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 505شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 506شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 507شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...508شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 509شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 510شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 511شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 512شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 513شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...514شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 515شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 516شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 517شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 518شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 519شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 520شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 521شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 522شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 523شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 524شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 525شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 526شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 527شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...528شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 529شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 530شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 531شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 532شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 533شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 534شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 535شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 536شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ