به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده اند

2250عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده اند
جای گل چون شعله آتش در گریبان کرده اند
فیضها دارد شب ناکامی ما در کمین
هر طرف صبحی در این ویرانه پنهان کرده اند
از نسیم صبح آب خنده گل می چکد
فیض را یک باغبان این گلستان کرده اند
سایه هر برگ این گلزار ابر رحمت است
کشته تیغ که را در خاک پنهان کرده اند
رنج راحت می کند دیوانه ام را تر دماغ
گل به دامنها به جای سنگ طفلان کرده اند
کعبه جویان سرگذشت شوق می دانند اسیر
جشنها در پای هر خار مغیلان کرده اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 2شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...3شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...4شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...5شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 6شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 7شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 8شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 9شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 10شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...11شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 12شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 13شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 14شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 15شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...16شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 17شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 18شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 19شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 20شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 21شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 22شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 23شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 24شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 25شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 26شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 27شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 28شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 29شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...30شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 31شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...32شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 33شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 34شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 35شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 36شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...37شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...38شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 39شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 40شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 41شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...42شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...43شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...44شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 45شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 46شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...47شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 48شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 49شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 50شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...51شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 52شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 53شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 54شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 55شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 56شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 57شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 58شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 59شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 60شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 61شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 62شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 63شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 64شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 65شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 66شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 67شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...68شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 69شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...70شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 71شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 72شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...73شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 74شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 75شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 76شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 77شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 78شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 79شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 80شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 81شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...82شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 83شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...84شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...85شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 86شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 87شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 88شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 89شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 90شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 91شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 92شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 93شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 94شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 95شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 96شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 97شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...98شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 99شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 100شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 101شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...102شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...103شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 104شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 105شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 106شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 107شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 108شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 109شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 110شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 111شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 112شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...113شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 114شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 115شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 116شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 117شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 118شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...119شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 120شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...121شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...122شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 123شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 124شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 125شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...126شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 127شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...128شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 129شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 130شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 131شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...132شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...133شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 134شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...135شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 136شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 137شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 138شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 139شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 140شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 141شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 142شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 143شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...144شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 145شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 146شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 147شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 148شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 149شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 150شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...151شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...152شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 153شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...154شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 155شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 156شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...157شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 158شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 159شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 160شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...161شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 162شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 163شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 164شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...165شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 166شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 167شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 168شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...169شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...170شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 171شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...172شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 173شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...174شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 175شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 176شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 177شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 178شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 179شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 180شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 181شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 182شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 183شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 184شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...185شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...186شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 187شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 188شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 189شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...190شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...191شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 192شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 193شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 194شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 195شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...196شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 197شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...198شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 199شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 200شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...201شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...202شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...203شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 204شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...205شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...206شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 207شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 208شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 209شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...210شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 211شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 212شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 213شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 214شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 215شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 216شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 217شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 218شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...219شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 220شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 221شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 222شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 223شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...224شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 225شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 226شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 227شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 228شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 229شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 230شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 231شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 232شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 233شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 234شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...235شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...236شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 237شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 238شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...239شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...240شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 241شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 242شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...243شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 244شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 245شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...246شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...247شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 248شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 249شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 250شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 251شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 252شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 253شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 254شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 255شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 256شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...257شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...258شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 259شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 260شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 261شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 262شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...263شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 264شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 265شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 266شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 267شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 268شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...269شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 270شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 271شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 272شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 273شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 274شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 275شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 276شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 277شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 278شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 279شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 280شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 281شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 282شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...283شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 284شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 285شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 286شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 287شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 288شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 289شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 290شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 291شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ