کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت
    سامان خرمنی ز جوی می توان گرفت
    در راه شوق توشه دل درد دل بس است
    عمر گذشته را به دوی می توان گرفت
    جولان دل شکاریش از کار برده است
    مستانه می رسد جلوی می توان گرفت
    منشین ز پا که خضر دچارت نمی شود
    دامان شوق هرزه دوی می توان گرفت
    طرف کلاه شوخی مژگان شکسته است
    از چشم خویش هم گروی می توان گرفت
    تنها اسیر برق به منزل نمی رسد
    دست رفیق گر مروی می توان گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha