کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد
    به سعی تیشه بیجوهر سیلاب می خندد
    بهار آرزو را عندلیب از گرد پرواز است
    گل امید از باغ دل بیتاب می خندد
    صبوحی می زند برگ گل از شبنم چه می داند
    که صبح بی ثبات از مشرق سیماب می خندد
    به مسجد چون روم بی او نمی دانم چه می گویم
    نمازم می رود از خاطر و محراب می خندد
    سحاب وی شود هر برگ شبنم دیده گلشن
    به بیداری بگرید چون کسی در خواب می خندد
    چه رنگین باده ای دارد دلم از یاد او شبها
    گل پیمانه اش بر گلشن مهتاب می خندد
    به بحری کز سبکروحی کند کشتی اسیر آنجا
    لب هر موجه ای بر لنگر گرداب می خندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha