به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد

2130عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد
بیهوشیم از خویش قدح نوش برآورد
هر جا که تماشای رخت باغ نظر شد
حیرت چقدر گل که ز آغوش برآورد
در دیده صاحبنظران موج غبار است
سروی که سر از گلشن آغوش برآورد
پنهان ز اسیر تو شبی جام گرفتم
خوش زمزمه ها از لب خاموش برآورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 2شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 3شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 4شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...5شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...6شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...7شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 8شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...9شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 10شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...11شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...12شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 13شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 14شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 15شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 16شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...17شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 18شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...19شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 20شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 21شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 22شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 23شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 24شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...25شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 26شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...27شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 28شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 29شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 30شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 31شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 32شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...33شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...34شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...35شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...36شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 37شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 38شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 39شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 40شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 41شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...42شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 43شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 44شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...45شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...46شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...47شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 48شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...49شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...50شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...51شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 52شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 53شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 54شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 55شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 56شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...57شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 58شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 59شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 60شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 61شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...62شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 63شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 64شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 65شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 66شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 67شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 68شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 69شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 70شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 71شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 72شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 73شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 74شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 75شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...76شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 77شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...78شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 79شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 80شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 81شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 82شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...83شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...84شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 85شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 86شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 87شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...88شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...89شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...90شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 91شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 92شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...93شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 94شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 95شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 96شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...97شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 98شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 99شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 100شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 101شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 102شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 103شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 104شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 105شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 106شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 107شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 108شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 109شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 110شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 111شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 112شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 113شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...114شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 115شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...116شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 117شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 118شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...119شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 120شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 121شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 122شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 123شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 124شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 125شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 126شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 127شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...128شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 129شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...130شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...131شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 132شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 133شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 134شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 135شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 136شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 137شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 138شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 139شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 140شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 141شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 142شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 143شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...144شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 145شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 146شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 147شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...148شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...149شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 150شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 151شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 152شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 153شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 154شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 155شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 156شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 157شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 158شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...159شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 160شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 161شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 162شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 163شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 164شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...165شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 166شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...167شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...168شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 169شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 170شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 171شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...172شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 173شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...174شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 175شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 176شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 177شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...178شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...179شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 180شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...181شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 182شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 183شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 184شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 185شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 186شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 187شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 188شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 189شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...190شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 191شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 192شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 193شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 194شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 195شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 196شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...197شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...198شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 199شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...200شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 201شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 202شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...203شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 204شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 205شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 206شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...207شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 208شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 209شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 210شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...211شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 212شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 213شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 214شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...215شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...216شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 217شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...218شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 219شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...220شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 221شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 222شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 223شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 224شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 225شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 226شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 227شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 228شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 229شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 230شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...231شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...232شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 233شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 234شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 235شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...236شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...237شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 238شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 239شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 240شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 241شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...242شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 243شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...244شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 245شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 246شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...247شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...248شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...249شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 250شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...251شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...252شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 253شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 254شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 255شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...256شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 257شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 258شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 259شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 260شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 261شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 262شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 263شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 264شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...265شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 266شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 267شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 268شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 269شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...270شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 271شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 272شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 273شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 274شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 275شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 276شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 277شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 278شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 279شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 280شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...281شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...282شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 283شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 284شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...285شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...286شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 287شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 288شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...289شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 290شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 291شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...292شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...293شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 294شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 295شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 296شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 297شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 298شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 299شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 300شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 301شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 302شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...303شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...304شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 305شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 306شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 307شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 308شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...309شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 310شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 311شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 312شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 313شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 314شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...315شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 316شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 317شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 318شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 319شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 320شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 321شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 322شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 323شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 324شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 325شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 326شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 327شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 328شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...329شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 330شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 331شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 332شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 333شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 334شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 335شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 336شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 337شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ