به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد
ریگ این بادیه چون برق هم از سرگذرد
دل دریا شود آتشکده داغ نهان
نسبت اشکم اگر در دل گوهر گذرد
آنکه رحمت کند آرایش دیوان گناه
صرفه آن است که از کرده ما درگذرد
تا دهد نامه مستان به فراموشی غم
بال موج قدح از بال کبوتر گذرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 2شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 3شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 4شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 5شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 6شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 7شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 8شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 9شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 10شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 11شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 12شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...13شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...14شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...15شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 16شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...17شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 18شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...19شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...20شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 21شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 22شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 23شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 24شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...25شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 26شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...27شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 28شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 29شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 30شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 31شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 32شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...33شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 34شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...35شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 36شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 37شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 38شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 39شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 40شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...41شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...42شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...43شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...44شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 45شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 46شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 47شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 48شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 49شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...50شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 51شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 52شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...53شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...54شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...55شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 56شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...57شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...58شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...59شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 60شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 61شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 62شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 63شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 64شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...65شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 66شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 67شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 68شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 69شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...70شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 71شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 72شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 73شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 74شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 75شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 76شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 77شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 78شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 79شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 80شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 81شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 82شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 83شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...84شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 85شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...86شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 87شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 88شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 89شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 90شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...91شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...92شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 93شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 94شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 95شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...96شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...97شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...98شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 99شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 100شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...101شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 102شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 103شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 104شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...105شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 106شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 107شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 108شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 109شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 110شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 111شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 112شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 113شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 114شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 115شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 116شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 117شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 118شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 119شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 120شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 121شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...122شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 123شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...124شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 125شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 126شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...127شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 128شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 129شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 130شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 131شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 132شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 133شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 134شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 135شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...136شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 137شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...138شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...139شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 140شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 141شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 142شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 143شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 144شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 145شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 146شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 147شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 148شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 149شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 150شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 151شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...152شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 153شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 154شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 155شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...156شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...157شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 158شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 159شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 160شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 161شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 162شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 163شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 164شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 165شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 166شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...167شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 168شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 169شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 170شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 171شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 172شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...173شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 174شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...175شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...176شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 177شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 178شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 179شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...180شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 181شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...182شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 183شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 184شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 185شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...186شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...187شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 188شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...189شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 190شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 191شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 192شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 193شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 194شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 195شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 196شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 197شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...198شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 199شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 200شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 201شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 202شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 203شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 204شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...205شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...206شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 207شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...208شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 209شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 210شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...211شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 212شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 213شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 214شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...215شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 216شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 217شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 218شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...219شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 220شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 221شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 222شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...223شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...224شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 225شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...226شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 227شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...228شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 229شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 230شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 231شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 232شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 233شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 234شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 235شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 236شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 237شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 238شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...239شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...240شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 241شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 242شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 243شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...244شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...245شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 246شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 247شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 248شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 249شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...250شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 251شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...252شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 253شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 254شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...255شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...256شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...257شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 258شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...259شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...260شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 261شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 262شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 263شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...264شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 265شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 266شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 267شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 268شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 269شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 270شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 271شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 272شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...273شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 274شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 275شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 276شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 277شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...278شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 279شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 280شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 281شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 282شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 283شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 284شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 285شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 286شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 287شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 288شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...289شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...290شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 291شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 292شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...293شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...294شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 295شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 296شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...297شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 298شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 299شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...300شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...301شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 302شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 303شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 304شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 305شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 306شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 307شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 308شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 309شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 310شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...311شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...312شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 313شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 314شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 315شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 316شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...317شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 318شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 319شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 320شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 321شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 322شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...323شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 324شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 325شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 326شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 327شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 328شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 329شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 330شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 331شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 332شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 333شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 334شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 335شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 336شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...337شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 338شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 339شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 340شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 341شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 342شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 343شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 344شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 345شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ